کارن خانلری
اردیبهشت 1395
مقدمه
مناقشات اخیر در منطقۀ قراباغ، بحث تاریخی تملک این منطقه را بار دیگر مطرح کرد. آنچه در تاریخ معاصر در این باره مسلم است آن است که در اوائل دهۀ 1920 میلادی حکومت تازه تاسیس شوروی در راستای «سیاست شرق» خود و برای جلب اعتماد جنبش ملی مصطفی کمال در عثمانی، مناطقی از سرزمین ارمنستان را با عناوین «منطقه خودمختار» و «جمهوری خودمختار» تحت قیمومیت جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجانی قرار داد. بدین ترتیب دولت بلشویکی «منطقۀ خودمختار قراباغ کوهستانی» و «جمهوری خودمختار نخجوان» را، بدون درنظر گرفتن رویکرد دولتمردان ارمنستان و برخلاف خواست ساکنان این دو منطقه، به جمهوری به اصطلاح «آذربایجان» ملحق نمود. مناقشات امروز ریشه در تصمیمات صرفاً سیاسی و نادرست آنروز اتحاد جماهیر شوروی دارد. بر اساس همین اشتباه تاریخی، امروز جمهوری «آذربایجان» مدعی است که قراباغ بخشی از اراضی آن کشور است.
اسناد و مدارک
ما با ارائه این پژوهش، سعی می کنیم که از میان اسناد و مدارک بیشماری که بر تملک ارمنستان نسبت به منطقۀ قراباغ دلالت می کنند، به چند منبع مهم از آثار دانشمندان تاریخ و جغرافیای اسلامی (ایرانی، عرب و عثمانی) اشاره کنیم که در آنها مرز طبیعی میان ارمنستان و ارّان (منطقه ای که به آن در زمان انوشیروان ساسانی و همچنین در دوران روسیه تزاری شروان نیز گفته می شد ولی از سال 1918 م. ناگهان «آذربایجان» نام گرفت) مشخص شده و هویت ارمنی قراباغ (آرتساخ، ارخیستینا، آراخونی یا اوردخینی) معلوم می گردد.
ابتدا برای تعمیق بیشتر نقشۀ قفقاز جنوبی را در نظر می گیریم (شکل 1) تا موضوعات مطرح شده در منابع این مقاله روشن تر گردد.
شکل 1: نقشۀ قفقاز
1. «تاریخ یعقوبی» اثر ابی یعقوب
شاید یکی از قدیمی ترین اسناد موجود در این زمینه «التاریخ» اثر ابی یعقوب است. این کتاب تحت نام «تاریخ یعقوبی» نیز شناخته می شود. احمد بن ابی یعقوب معروف به یعقوبی از جغرافیدان، تاریخ نگار ایرانی سدۀ سوم شمسی و نویسندۀ آثار ارزشمندی از جمله «التاریخ» و «البلدان» است (محل و تاریخ تولد وی مشخص نیست). گرایش شیعی وی در برخی از آثارش کاملاً آشکار می باشد. با این وجود وی اولین تاریخ نگار رسمی دربار خلافت عباسی محسوب می گردد[1]. برخی از اطلاعات حاکی از وفات وی در بغداد در سال 283 یا 277 ش (904 یا 898 م) هستند[2].
نسخۀ خطی «التاریخ» ابی یعقوب توسط خاورشناس هلندی و عضو «آکادمی سلطنتی علوم و هنر هلند» مارتین تئودور هوتسما[3] ترجمه و ویراش شده و در سال 1262 ش (1883 م) به چاپ رسیده است. ابی یعقوب اطلاعات مربوط به ارمنستان را در کتاب «التاریخ» آورده است. وی «ارمینیه» (ارمنستان) را از «ممالک جربی» دانسته و آن کشور را مشتمل بر چهار قسمت بر می شمارد: «از «الرّان» (ارّان)، «جُرزان» (گوریس)، «البسفرجان» (ناخیجوان) و «السیسحجان» (سیسیان)، سرزمینی وجود دارد که «ارمینیه الرابعه» (ارمنستان چهارم) نامیده می شود»[4] (شکل 2).
شکل 2: توصیف ارمنستان چهارم در جلد اول «التاریخ»، صفحۀ 203
از ترتیب ذکر نام شهرها در متن بالا، چنین می توان نتیجه گرفت که ابی یعقوب با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر های مذکور، قراباغ را نیز که مابین گوریس و ارّان واقع است، در سرزمین ارمنستان قرار می دهد.
2. «المسالک الممالک» اثر ابن خردادبه
شاید یکی از قدیمی ترین اسناد موجود در منابع اسلامی کتاب «المسالک الممالک» اثر ابن خردادبه است. ابولقاسم عبیداله بن عبداله ابن خردادبه یا خرداذبه (291-205 ش / 912-826 م) جغرافیدان، تاریخ نویس و موسیقی شناس ایرانی (خراسانی) سدۀ سوم شمسی و نویسندۀ کتاب «المسالک و الممالک» و یکی از شاگردان نامدار اسحاق موصلی است. ابن خردادبه از سنت ایرانی در جغرافی نگاری پیروی نموده که در آن برای مسائل مربوط به خراج و محصولات و معادن سرزمینها اهمیت قائل بودهاند. ابن خردادبه علاوه بر پیروی از سنت ایرانی، از مکتب جغرافیایی بطلمیوس نیز بهره گرفته و در ذکر اسامی جغرافیایی، از کیهان شناسیایران پیش از اسلام استفاده نموده است[5].
نسخۀ خطی «المسالک و الممالک» اثر ابن خردادبه توسط خاورشناس هلندی میکائیل یان دخویه[6] ویرایش و در سال 1268 ش (1889 م) در لیدن به چاپ رسیده است[7]. ابن خردادبه براساس اطلاعات جغرافیایی گردآوری شده خود در «المسالک و الممالک» به تشریح دقیق مناطق چهارگانۀ ارمنستان پرداخته و «ارمینیه الاولی» را شامل «سیسحجان (منطقه سیسیان)، ارّان، تفلیس، برذعه، بیلقان، قبله و شروان»[8] نشان می دهد (شکل 3).
شکل 3: توصیف مناطق چهارگانۀ ارمنستان در «المسالک و الممالک»، صفحۀ 122
لازم به ذکر است که در اینجا ابن خردادبه مرتکب دو اشتباه شده است: نخستین اشتباه او این است که شهر بدلیس ارمنستان را با «تفلیس» (پایتخت گرجستان) خلط نموده و اشتباهاً تفلیس را به جای بدلیس استفاده کرده است. میکائیل یان دخویه ویرایشگر «المسالک و الممالک» این اشتباه را در پانویس kذکر کرده و تفلیس را به بدلیس تصحیح نموده است[9] (شکل 4). بدلیس (بتلیس) یکی از شهرهای ارمنستان غربی واقع در سواحل غربی دریاچۀ وان می باشد.
شکل 4: تصحیح «تفلیس» به «بدلیس»، صفحۀ 122
اشتباه دوم جابجایی «بدلیس» و «باجُنیس» است (شهر بجنی واقع در ارمنستان شرقی – در این مورد بعداً بررسی خواهد شد). با توجه به موقعیت جغرافیایی این دو شهر، بدلیس نمی تواند در نزدیکی ارّان و برذعه (بردعه) در «ارمینیه الاولی» قرار گرفته باشد و به اخلاط (آخلات) و ارجیش (آرجش) در «ارمینیه الرابعه» نزدیکتر است. بنابراین لازم است «باجنیس» به زیرمجموعۀ «ارمینیه الاولی» منتقل شده و بدلیس در قسمت «ارمینیۀ الرابعه» به جای «باجنیس» قرار گیرد. براساس توضیحات بالا تقسیم بندی ابن خردادبه را می توان مطابق شکل 5 اصلاح نمود.
شکل 5: توصیف اصلاح شده مناطق چهارگانۀ ارمنستان در «المسالک و الممالک»
با این وجود اشتباهات ذکر شده به هیچ وجه خللی در اصل موضوع مورد بررسی ما وارد نمی کنند. براساس تقسیم بندی ابن خردادبه نواحی و شهرهای ارّان، شروان و برذعه (بردعه) درهرحال در منطقه «ارمینیه الاولی» قرار می گیرند و قطعاً می توان گفت قراباغ که در شرق این نواحی قرار دارد نیز جزو «ارمینیه الاولی» یا منطقۀ اول ارمنستان محسوب می گردد.
3. «الاعلاق النفیسه» اثر حمد ابن رُسته
حمد ابن رُسته زادۀ منطقۀ رُسته اصفهان ایران، یکی از مکتشفان و گیتاشناسان بزرگ ایران و جهان در سدۀ سوم شمسی است (تاریخ تولد و مرگ وی معلوم نیست). او به همراه روسها به نووگورود در شمال غربی روسیه سفر کرد، و نکات مهم دربارۀ آن مناطق در دانش نامه جغرافیایی خود بازگو کرده است.
ابن رسته از سال 290 ش نگارش کتابی به نام «الاعلاق النفیسه» (سوابق گرانبها) را که در نوع خود دائره المعارفی بزرگ به شمار میرفت، آغاز نمود. این کتاب مشتمل بر هفت مجلد بوده که اینک تنها جلد هفتم آن باقی مانده است. این مجلد دربارۀ جغرافیای ایران و دیگر کشور هاست، و اطلاعاتی درباره حدود شهرها و خصوصیات مردم هر ناحیه و سابقۀ تاریخی آن به دست می دهد[10].
کتاب «الاعلاق النفیسه» به وسیلۀ میکائیل یان دخویه ویرایش، تصحیح و مرتب شده و تحت همان عنوان به سال 1271 ش (1892 م) در هلند به چاپ رسیده است. در مورد تاریخ شروع و اتمام کار نگارش کتاب ابن رسته نظرات مختلفی وجود دارد و برخی از پژوهشگران معتقدند که این کتاب دستکم ده سال زودتر از کتاب ابن فقیه همدانی و احتمالاً در سال 309 ش به اتمام رسیده است[11].
ابن رسته در صفحۀ 106 «الاعلاق النفیسه» به ذکر نام شهرها و مناطق مختلف سرزمین ارمنستان پرداخته و همچون خردادبه ارّان را بخشی از ارمنستان می داند[12] (شکل 6).
شکل 6: ذکر مناطق و شهرهای ارمنستان در «الاعلاق النفسیه»، صفحۀ 106
4. «مختصر کتاب البلدان» اثر ابن فقیه همدانی
ابوبکر (یا ابوعبداله) شهابالدین احمد بن محمد بن اسحاق بن ابراهیم اخباری همدانی معروف به ابن فقیه همدانی (320-248 ش / 941-869 م) مورخ و جغرافیدان ایرانی است. مهمترین اثر او «اخبار البلدان» در باب جغرافیاست که در سال 282 ش (903 م) تحریر شده و حاوی حدود هزار برگ اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مربوط به قرن دهم میلادی است. این اثر مورد استفاده جغرافی دانان قرون بعدی مانند یاقوت حموی، مقدّسی البشاری و دیگران واقع شده است[13].
نسخۀ خطی «اخبار البلدان» (اخبار کشورها) نیز توسط میکائیل یان دخویه ویرایش و در سال 1264 ش (1885 م) تحت نام «مختصر کتاب البلدان» در لیدن هلند به چاپ رسیده است[14]. در این کتاب ابن فقیه همدانی همچون ابن خردادبه قائل به تقسیم ارمنستان به چهار منطقه است که در منطقۀ اول آن باز نام شروان قرار دارد[15] (شکل 7).
شکل 7: توضیح منطقۀ اول ارمنستان در «مختصر کتاب البلدان»، صفحۀ 287
ابن فقیه همدانی در باب مرزهای میان آذربایجان و ارمنستان تعریف بسیار دقیقی ارائه می دهد و می نویسد: «سرحدات آذربایجان از ]رودخانه[ ارس و ]رود[ کور در ارمنستان و آنسوی ارس ]است[[16]» (شکل 8).
شکل 8: توضیح مرز شمالی آذربایجان در « مختصر کتاب البلدان»، صفحۀ 296
بالطبع در اینجا منظور ابن فقیه همدانی از آذربایجان همانا آذربایجان، آترپاتاکان یا آذرپادگان تاریخی یعنی خطۀ جدایی ناپذیر ایران است. راس دو رود ارس و کور، بر اساس توضیح ابن فقیه همدانی در ارمنستان قرار دارد یعنی سرحد شرقی ارمنستان همان رود کور می باشد.
5. «نزهه المشتاق فی اختراق الافاق» اثر الشریف الادریسی
ابوعبداله محمد بن عبداله بن ادریسی الحمودی الحسنی الادریسی فرزند محمد معروف به الشریف الادریسی (545-479 ش / 1166-1100 م) یکی از سه جغرافی دان بزرگ عرب سدۀ پنجم شمسی است. در مقایسه با آن دوی دیگر یعنی مقدّسی البشاری و ابن الحائک، اطلاعات جغرافیایی الادریسی به دلیل سفرهای فراوان و مطالعات وسیع میدانی، گسترده تر و برجسته تر است. داده هایی که وی در بارۀ کشورهای مسیحی آن روزگار مانند فرانسه و آلمان و انگلستان و حتی شبه جزیره اسکاندیناوی در اختیار داشت تا آن زمان هیچ جغرافی دان مسلمانی به آنها دست پیدا نکرده بود. این داده ها در کتابی به نام «نزهه المشتاق فی اختراق الافاق» گردآوری شده اند[17].
شریف ادریسی در «نزهه المشتاق فی اختراق الافاق» به توضیح «ارض ارمینیه» پرداخته و می نویسد: «... دو رودخانۀ ذکر شده در سرزمین ارمنستان یعنی رود ارس و رود کور از غرب به شرق جریان دارند و رود کور رودخانه ای بزرگ است که در آن کشتیرانی می شود...»[18] (شکل 9).
شکل 9: ذکر رودخانه های ارمنستان در «نزهه المشتاق فی اختراق الافاق»، صفحۀ 294
در اینجا توضیح الادریسی در مورد موقعیت جغرافیایی رودهای ارس و کور بسیار نزدیک به توضیحات ابن فقیه همدانی است و از آن کاملاً استنتاج می گردد که قراباغ که بین النهرین این دو رودخانه است در ارمنستان قرار دارد.
6. «معجم البلدان» اثر یاقوت حموی
شهاب الدین ابی عبداله یاقوت بن عبداله الحموی الرومی البغدادی ملقب به الشیخ الامام و معروف به یاقوت حموی (608-558 ش / 1229-1179 م) از جغرافی دانان و تاریخ نویسان مشهور اسلامی است. در کنار آثار ارزشمند یاقوت حموی، کتاب «معجم البلدان» (واژه نامه کشورها) وی یکی از اولین دائره المعارف های جغرافیا محسوب می گردد که ترتیب واژگان آن بر حسب حروف الفباست[19]. کتاب «معجم البلدان» به وسیله دانشمند موریتانی الاصل الشیخ احمد بن الامین الشنقیطی (1292-1251 ش / 1913-1872 م) [20] ویرایش، تصحیح و مرتب شده و تحت همان عنوان در هشت جلد به سال 1285 ش (1906 م) در مصر به چاپ رسیده است.
در جلد هفتم این اثر تاریخی، یاقوت الحموی با تبیین دقیق جغرافیایی رود کور، آنرا مرز میان ارمنستان و ارّان قید می کند[21] (شکل 10).
شکل 10: توضیح جغرافیایی رود کور در جلد هفتم «معجم البلدان»، صفحۀ 237
توضیح مفصل در مورد ارّان در جلد اول «معجم البلدان» آمده است و جالب این است که یاقوت حموی براساس داده های آنروز و از قول «نصر» می گوید که ارّان از اراضی ارمنستان و در نزدیکی سیسجان (سیسیان) می باشد[22] (شکل 11).
شکل 11: توضیح جغرافیایی رود کور در جلد اول «معجم البلدان»، صفحۀ 170
«نصر» که یاقوت حموی در جای جای اثرش بسیار به او اشاره می کند، احتمالاً ابوسهل موسی بن نصر است[23] و یا ابراهیم بن نصر[24] که هردو از فقها، راویان و محدثان اسلامی مورد اعتماد سدۀ سوم شمسی بوده اند. متونی از کتاب «المخارج» ابوسهل موسی بن نصر در آثار جغرافی دانان اسلامی مانند حاجی خلیفه (کاتب چلبی) نیز استفاده شده است.
یاقوت حموی در استدلال تعلق ارّان به ارمنستان، شهر شکیّ (شاخی) یکی از شهرهای مهم ارّان را ولایتی از ارمنستان می داند که کنار رود کور و حوالی تفلیس واقع شده است[25] (شکل 12).
شکل 12: توضیح شکیّ در جلد پنجم «معجم البلدان»،صفحۀ 286
توضیحات یاقوت حموی در مورد تعلق ارّان و شکیّ به ارمنستان دقیقاً با توصیف او از رشته کوه «قبقُ» (قفقاز) مطابقت دارد. وی از قول ابن فقیه، این رشته کوه با طول پانصد فرسخ منتهی به «باب الابواب» (دربند، بر ساحل دریای مازندران) را حد نهایی ارمنستان می داند[26] (شکل 13).
شکل 13: توضیح «جبل القبقُ» (رشته کوه قفقاز) در جلد ششم «معجم البلدان»، صفحۀ 27
با توجه به نقشۀ قرن یازدهم شمسی متعلق به ابراهیم متفرقه[27] ، که بر اساس داده جغرافی دان بزرگ عثمانی کاتب چلبی رسم شده، و با توجه به موقعیت رشته کوه قفقاز، به وضوح مشخص می گردد که «شکیّ» در شرقی ترین محدوده ارمنستان قرار گرفته است (شکل 14).
شکل 14: «جبل القبقُ» (رشته کوه قفقاز) در نقشۀ ابراهیم متفرقه
7. «آثار البلاد» اثر زکریای قزوینی
زکریا بن محمد بن محمود قزوینی، دانشمند، تاریخ نویس و فیلسوف ایرانی متولد قزوین (662-582 ش / 1283-1203 م) و از شاگردان اثیرالدین ابهری حکیم بزرگ ایرانی است. در نوجوانی به شام رفت واز دارالعلم آن دیار بهره گرفت. سپس در دمشق با محیالدین ابن عربی آشنا شد و پیرو طریقت صوفیانهٔ او گردید. بعد از مدتی از شام به عراق رفت. در دوران خلافت مستعصم عباسی منصب قضای واسط و حله را داشت. وی تا هنگام حملهٔ هولاکو به بغداد منصب قضا را به عهده داشت، و بعد از سقوط خلافت بغداد به دمشق بازگشت و در همانجا وفات یافت[28].
کتاب «آثار البلاد و اخبار العباد» (آثار کشورها و اخبار بندگان) زکریای قزوینی (تألیف سده هفتم هجری) در مورد تاریخ و جغرافیای جوامع بشری و شرح شهرها و سرزمینهاست[29]. نسخۀ خطی این کتاب توسط خاورشناس آلمانی هنریخ فردیناند ووستنفلد[30] (1278-1180 ش / 1899-1808 م) [31] ویرایش و در سال 1227 ش (1848 م) در گوتینگن آلمان به چاپ رسیده است.
زکریای قزوینی در اثر خود، شرح مبسوط و جداگانه ای در مورد ارمنستان و شهرهای مهم آن (ارزروم، اخلاط و غیره) به عنوان سرزمینی از «اقلیم الخامس» (اقلیم پنجم از اقالیم هفتگانۀ جهان طبق تقسیم بندی جغرافی دانان اسلامی[32]) ارائه می دهد (شکل 15). لازم به توضیح است که در نقشه های جغرافی دانان اسلامی آن قرون، جنوب در بالا و شمال در پایین نقشه رسم می شده است.
شکل 15: موقعیت ارمنستان براساس تقسیم بندی هفتگانه در «آثار البلاد»، صفحۀ 8
در ذکر شهرهای ارمنستان به عنوان مثال در مورد شهر «ارزن الروم» (ارزروم) در کتاب «آثار البلاد» زکریای قزوینی چنین آمده است: «ارزن الروم شهری مشهور از شهرهای ارمینیه در نزدیکی خلاط...»[33] (شکل 16).
شکل 16: توضیح «ارزن الروم» (ارزروم) در «آثار البلاد»، صفحۀ 332
زکریای قزوینی همچنین در صفحۀ 331 اثر خود، ضمن توضیح در بارۀ ارّان، «نهرالکرّ» را مرز میان ارمنستان و ارّان ذکر می کند[34] (شکل 17).
شکل 17: توضیح جغرافیایی رود کور در «آثار البلاد»، صفحۀ 331
8. «خریده العجائب وفریده الغرائب» اثر ابن الوردی
عمر بن مظفر بن عمر بن محمد ابن أبی الفوارس، ابو حفص، زین الدین ابن الوردی المعری الكندی معروف بهابن الوردی، فقیه، شاعر و جغرافی دان عرب به سال 671 ش (1292 م) در شهر معره النعمان واقع در شمال سوریه بدنیا آمده و در سال 726 ش ( 1349 م) در اثر ابتلا به طاعون در شهر حلب وفات یافت[35]. از جمله آثار مهم او «خریده العجائب وفریده الغرائب»[36] (مروارید منحصربه فرد عجائب و شگفتی ها) می باشد که در آن ابن الوردی نام بسیاری از شهرها، کشورها، جزایر، دریاها و رودخانه ها را ذکر کرده و به ویژگی های تاریخی و جغرافیایی آنها می پردازد. این اثر که نسخۀ خطی آن بجا مانده است، یکی از متون مهم زمان خود می باشد که دربرگیرندۀ اطلاعات ارزشمند تاریخی و جغرافیایی مربوط به قرن چهاردهم میلادی است.
ابن الوردی در این اثر نقشه جهان نمایی را متناسب با جغرافیا و نقشه نگاری خاص آن دوران ارائه داده (شکل 18) و نام بسیاری از شهرها مانند قسطنطنیه (قبل از فتح و تغییرنام آن به استانبول توسط سلاطین عثمانی) و برخی کشورها مانند ارمنیه (ارمنستان) را در آن ذکر می کند[37] (شکل 19).
شکل 18: نقشه جهان نما در «خریده العجائب وفریده الغرائب»، صفحۀ 6
شکل 19: ذکر برخی شهرها و کشورها از جمله «ارمنیه» در نقشه جهان نمای ابن الوردی
ابن الوردی سپس در صفحۀ 211، در توضیح «نهرالکرّ» (رود کور)، از آن به عنوان رودخانه ای مبارک یاد کرده و همانند دیگر جغرافی دانان اسلامی از قبیل یاقوت حموی و زکریای قزوینی آنرا مرز میان ارمنستان و ارّان می داند[38] (شکل 20).
شکل 20: توضیح «نهر الکر» در «خریده العجائب وفریده الغرائب»، صفحۀ 211
9. «اوضح المسالک الى معرفه البلدان والممالک» اثر محمد بن على سپاهی زاده
محمد بن على سپاهی زاده از متقدمین تاریخ و جغرافیای امپراتوری عثمانی است. تاریخ تولد او نامشخص ولی محل آن شهر بورسا می باشد. وی به عنوان استاد در شهرهای استانبول، ادرنیه، بغداد و ازمیر تدریس داشته و از سال 952 ش (1573 م) مدیر مدرسه مصطفی پاشا در بورسا بوده است[39].
او اطلاعات تاریخی و جغرافیایی خود را طی سالها مطالعه و تحقیقات میدانی در مجموعه ای بنام «اوضح المسالک الى معرفه البلدان والممالک»[40] (رساله تشریح دانش شهرها و کشورها) بزبان عربی گردآوری کرده، که یکی از جامع ترین منابع و دائره المعارف های جغرافیایی عثمانی محسوب می گردد. وی در سال 964 ش (1585 م) در ازمیر وفات یافت.
سپاهی زاده، متقدم علم تاریخ و جغرافیای امپراتوری عثمانی نیز، در نسخۀ خطی خود به «نهرالکر» (رود کور) که از شهر تفلیس می گذرد اشاره کرده و مشخصاً آنرا به عنوان مرز میان ارّان و ارمنستان ذکر می کند[41](شکل 21).
شکل 21: توضیح «نهر الکر» در «اوضح المسالک الى معرفه البلدان والممالک»، صفحۀ 48
10. «کُنه الاخبار»اثر مصطفی علی گلیبولولو
مصطفی علی بن احمد بن عبدالمولی چلبی معروف به گلیبولولو متولد گالیپولی، مورخ، شاعر و دولتمرد قرن شانزدهم میلادی عثمانی (979-920 ش / 1600-1541 م) و چندین سال معلم و کاتب مخصوص دربار عثمانی بوده است[42]. وی تالیفات زیادی نموده که از میان آنها می توان به «کُنه الاخبار» (خانۀ اخبار) اشاره نمود. مصطفی علی گلیبولولو در این کتاب، که در سال 1240 ش (1861 م) در دو جلد به زبان ترکی قدیم (عثمانیجه) در استانبول به چاپ رسیده است، به تاریخ و جغرافیای کشورهای اسلامی، ایران، عثمانی، اوغوزها، مغول ها و غیره می پردازد[43].
وی در جلد اول کتاب خود، براساس تقسیم بندی رایج در آثار جغرافی دانان اسلامی، در مورد «ارمنیۀ اولی» (ارمنستان شرقی) توضیح داده و شهرهای مهم از جمله شماخی، شکیّ... و شروان را ذکر می کند[44](شکل 22).
شکل 22: توضیح «ارمنیۀ اولی» در جلد اول «کُنه الاخبار»، صفحۀ 213
بدیهی است که کاتب رسمی دربار عثمانی با ذکر تعلق شکیّ و شماخی و شروان به ارمنستان، در واقع قراباغ را نیز که در مجاورت این نواحی قرار گرفته است، بخشی از ارمنستان می داند.
11. «صحائف الخبار منجم باشی» اثر احمد دده
احمد دده منجم باشی ستاره شناس، منجم، جغرافی دان و مورخ عثمانی در سالونیک بدنیا آمده است (1081-1010 ش / 1702-1631 م). وی منجم اعظم دربار سلطان محمد چهارم بود که به احمد لطف الله نیز معروف است. مبانی نجوم وعلوم تاریخ را نزد پدرش، لطف الله قرامان فرا گرفت و آثاری در زمینه تاریخ جهان و تاریخ عثمانی برشته تحریر در آورد[45].
اثر تاریخی وی در سال 1868م تحت عنوان «صحائف الخبار منجم باشی» در دو جلد به چاپ رسیده است که در آن وقایع مهم تاریخ عثمانی و کشورهای مجاور مورد بحث قرار گرفته اند. احمد منجم باشی در فصلی مجزا به نام «ارامنه ملوکی» (پادشاهی ارامنه) از جلد اول این کتاب به صورت تفصیلی تاریخ ملت ارمنی را مورد بررسی قرار داده است[46].
وی در جای جای جلد دوم کتاب خود نیز به ارمنستان اشاره کرده و اسامی شهرهای مهم ارمنستان از جمله بندر طرابزون (ترابیزون)، بندر وان، ارزنجان (یرزنکا)، موش، ارزن (ارزروم)، ملازجرد (ماناسکرد)، بدلیس (بیتلیس)، اخلاط، ارجیش، وسطان، شروان و دبیل را بر می شمارد[47] (شکل 23).
شکل 23: توضیح «ارمنیۀ اولی» در جلد اول «کنه الاخبار»، صفحۀ 507
ذکر نام شروان از سوی احمد دده منجم باشی، با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، باز هم نوعی بیان تعلق قره باغ به ارمنستان است. در مورد شهرهای ارمنستان غربی لازم به ذکر است که براساس توضیحات یاقوت حموی «ارزن» یکی از اسامی ارزروم می باشد[48].
12. «معرفتنامه» اثر ابراهیم حقّی ارضرومی
یکی از چشمگیرترین اسناد در خصوص موضوع مورد بحث ما، تبیینات جغرافیایی ابراهیم حقی ارضرومی از ارمنستان است. ابراهیم حقّی ارضرومی فیلسوف، منجم و ریاضی دان قرن هجدهم میلادی در عثمانی است (1159-1082 ش / 1780-1703 م). وی یکی از اولین جغرافی دانان عثمانی است که براساس مبانی مثلثات کرویه، به مطالعه و تعیین طول و عرض جغرافیایی شهرها پرداخته و این اطلاعات را به سال 1135 ش (1756 م) در نسخۀ خطی خود بنام «معرفتنامه» گردآوری نموده است[49].
ابراهیم حقی در نسخۀ خطی «معرفتنامه»[50] شهرهای ارمنستان غربی: دیاربکر، ملازجرد، ارجیش، اخلاط، وان و آنی (شکل 24) و ارمنستان شرقی: روان، باکو و بدنیس (شکل 25) را در دو جدول متوالی با مختصات جغرافیایی آنها با اعداد ابجد معرفی نموده است[51].
شکل 25: تبیین جغرافیایی شهرهای ارمنستان شرقی در «معرفتنامه»، صفحۀ 199
همان طوری که ملاحظه می شود براساس داده های جغرافیایی «معرفتنامه» سرحدات شرقی ارمنستان تا باکو ادامه داشته و این بدان معناست که قراباغ بی شک در ارمنستان شرقی قرار دارد.
«بدنیس» یا «باجنیس» احتمالاً همان شهر بجنی است که به دلیل آب های غنی معدنی مورد توجه و ثبت سیاحان و جغرافی دانان اروپایی معاصر ابراهیم حقی از قبیل شاردن (1673 م) و تورنفور (1770 م) قرار داشته است[52]. در یکی از مجموعه نقشه های مدرن عثمانی بنام «جدید اطلس» که توسط محمود رایف افندی در سال 1182 ش (1803 م) در استانبول به چاپ رسیده است[53]، شهر بجنی در محدودۀ ارمنستان قفقاز و در مجاورت ارمنستان غربی با عنوان «بشنی» ذکر گردیده است (شکل 26).
شکل 26: موقعیت شهر بجنی (بشنی) در «جدید اطلس» چاپ استانبول (1803 م)
لازم به ذکر می باشد که در زبان ترکی قدیم (عثمانیجه) ایروان غالباً به صورت «روان» و یا ارومیه به صورت «رومیه» نوشته می شده است.
13. «لغات تاریخیه و جغرافیه» اثر احمدرفعت افندی یاقلیكچى زاده
احمد رفعت افندی مشهور به یاقلیكچى زاده، نویسنده و مورخ دولتى عثمانى در استانبول زاده شد (تاریخ تولد وى مشخص نیست). وى در جوانى به استخدام وزارت خزانه دارى عثمانى و سپس نیروى دریایی ارتش این كشور درآمد. از خدمات دولتى وى همچنین عضویت در كمیسیون اصلاحات عثمانى در دورۀ تنظیمات (دورۀ پیش از حوریت) است. وى درسال 1274 ش (1895 م) درگذشت[54]. كتب «نقد التواریخ» و «لغات تاریخیه و جغرافیه» از آثار مهم رفعت افندى یاقلیكچى زاده و از نخستین دانشنامه های رسمى امپراتورى عثمانى محسوب مى شوند که از طرف نظارت معارف (وزارت فرهنگ) عثمانی به چاپ رسیده اند.
احمد رفعت یاقلیكچى زاده در صفحۀ 139 جلد چهارم «لغات تاریخیه و جغرافیه» چاپ 1261 ش، 1882 م، استانبول) در مورد ایالت شیروان (شروان) چنین می نویسد: «شیروان - ایالتی از آسیای روسیه در طرف غرب دریای خزر، که از شمال به داغستان و از جنوب به ایروان و رود کور ]محدود است[»[55] (شکل 27).
شکل 27: توضیح شیروان (شروان) در جلد چهارم «لغات تاریخیه و جغرافیه» صفحۀ 139
یاقلیكچى زاده در صفحۀ 283 جلد پنجم اثر خود، موقعیت قره باغ (قراباغ) را در بخش جنوبی رود کور قید کرده و در توضیح آن می گوید: «قره باغ - باریکه ای در روسیه آسیایی که از شمال به رود کور ]محدود است[»[56]. در واقع با این توضیح احمد رفعت، فرهنگ نویس عثمانی، قراباغ را منطقاً از شروان منفک نموده و در نتیجه جزو ایالت ایروان می داند (شکل 28).
شکل 28: توضیح قره باغ (قراباغ) در جلد پنجم «لغات تاریخیه و جغرافیه» صفحۀ 283
یاقلیكچى زاده همچنین در صفحۀ 78 جلد هفتم «لغات تاریخیه و جغرافیه»، به موقعیت جغرافیایی نخجوان (ناخیجوان) پرداخته و آنرا در مجاورت «نهر عراص» (رود ارس) و جزو ارمنستان روسیه (ارمنستان شرقی)، در یکصد کیلومتری جنوب شرقی روان (ایروان) قید می کند[57] (شکل 29).
شکل 29: توضیح نخجوان (ناخیجوان) در جلد هفتم «لغات تاریخیه و جغرافیه» صفحۀ 78
14. «آثار الادهار» اثر سلیم جبرئیل الخوری
سلیم جبرائیل الخوری (1254-1222 ش / 1875-1843 م) زبان شناس، موسیقی دان، ادیب و جغرافی دان لبنانی مولف بخشی از کتاب «آثار الادهار – قسم الجغرافی» است که یکی از ارزشمندترین فرهنگ های جغرافیایی مربوط به سرزمینهای عربی و بلاد امپراتوری عثمانی و دیگر نقاط جهان محسوب می گردد[58]. «آثار الادهار» در سال 1254 ش (1875 م) در لبنان به چاپ رسیده است[59]. الخوری در صفحۀ 105 این کتاب، ضمن توضیح موقعیت جغرافیایی ارمنستان به ذکر مناطق و شهرهای مهم آن از جمله ارضروم (ارزروم یا کارین)، قارص (کارس)، وان، آنی، ایروان و نخجوان می پردازد. همچنین نام چندین کوه و رودخانه واقع در «ارمینیه العثمانی» (ارمنستان غربی) و «ارمینیه الروسیه» (ارمنستان شرقی) مانند اراراط (آرارات) دجله، فرات، الرس (ارس) و کور در همانجا قید شده است[60] (شکل 30).
شکل 30: توضیح ارمنستان در «آثار الادهار»، صفحۀ 105
نیازی به توضیح نیست که ذکر رود کور به عنوان بخشی از ارمنستان بخودی خود نشانگر این واقعیت است که سلیم جبرائیل الخوری نیز مناطق منتهی به این رود از جمله قراباغ و گنجه را متعلق به ارمنستان می داند.
15. «قاموس الاعلام» اثر شمس الدین سامی فراشری
شمس الدین سامی فراشری فیلسوف و فرهنگ نویس رسمی عثمانی، درسال 1229 ش (1850 م) در فراشر از توابع یوآنینای آلبانی به دنیا آمد. پس از پایان مدرسه، درسال 1251 ش (1872م) به استانبول رفت و منشی ادارۀ سانسور وزارت داخله عثمانی شد. سپس به عضویت کمیسیون محمولات نظامی، که به منظور تسهیل حمل و نقل تدارکات نظامی در جنگ روسیه و عثمانی بنیاد شده بود، درآمد. چندی به روزنامه نگاری روی آورد و در استانبول روزنامه ای به نام «ترجمان شرق» و در طرابلس روزنامه ای به نام «طرابلس گراپ» منتشر نمود. سلطان عبدالحمید دوم وی را به عضویت کمیته بازرسی نظامی، که برای نظارت بر عملکرد ارتش تشکیل شده بود، درآورد و او تا پایان زندگی اش در سال 1283 ش (1904 م) در این سمت باقی ماند[61].
از شمس الدین سامی فراشری تعداد 42 عنوان کتاب به چاپ رسیده است. از مهم ترین آنها می توان به «قاموس الاعلام» (فرهنگ جامع لغات تاریخ و جغرافیا) و «قاموس ترکی» (فرهنگ زبان ترکی) اشاره کرد که سوی نظارت معارف (وزارت فرهنگ) عثمانی چاپ شده اند.
فرهنگ نویس رسمی امپراتوری عثمانی، شمس الدین سامی در صفحۀ 845 جلد دوم «قاموس الاعلام»(چاپ 1268 ش، 1889 م) در مورد ایالت «اریوان» (ایروان) چنین می نویسد: «اریوان - ایالتی از ایالات قفقاز تحت ادارۀ روسیه، که در جنوب رشته کوه قفقاز واقع شده است. این سرزمین در سال 1244 هجری (1829 م) از ایران به روسیه الحاق شده است...»[62] (شکل 31).
شکل 31: توضیح «اریوان» در جلد دوم «قاموس الاعلام» صفحۀ 845
در ادامه توضیحات مربوط به ایروان، تقسیمات قضایی هفتگانۀ آن ذکر شده و جالب اینکه از نخجوان، نووبایزید و سورمه لی به عنوان تقسیمات مختلف ایالت ایروان نام برده شده است[63]. نخجوان هم اکنون جزو جمهوری به اصطلاح «آذربایجان» و نووبایزید و سورمه لی جزو جمهوری ترکیه می باشند (شکل 32).
شکل 32: تقسیمات قضایی ایالت «اریوان» در جلد دوم «قاموس الاعلام»، صفحۀ 845
در همین بخش از «قاموس الاعلام»، شهرها ونواحی گوناگون ایالت ایروان آورده شده اند که در بین آنها قره باغ (قراباغ) نیز قید گردیده است[64] (شکل 33):
شکل 33: شهرها ونواحی گوناگون ایالت «اریوان» در جلد دوم «قاموس الاعلام»، صفحۀ 846
فرهنگ نویس رسمی امپراتوری عثمانی سپس در صفحۀ 3621 جلد پنجم «قاموس الاعلام» (چاپ 1275 ش، 1896 م) به توضیح در مورد موقعیت جغرافیایی «قره باغ» (قراباغ) پرداخته و می نویسد: «قره باغ - بین ]دو رود[ کور و آراس در ایالت اریوان قفقاز قرار دارد» [65] (شکل 34).
شکل 34: موقعیت جغرافیایی «قره باغ» در جلد پنجم «قاموس الاعلام»، صفحۀ 3621
سامی فراشری با این توضیح مشخص و معین، نه تنها قراباغ را بخشی از ایالت ایروان (ارمنستان شرقی) می داند، بلکه با تبیین موقعیت قراباغ در بین النهرین دو رود ارس و کور، عملاً مرز شرقی ارمنستان را رود کور و سرحد جنوبی آنرا رود ارس بشمار می آورد.
16. «جغرافیای عمومی» اثر عبدالرحمن شرف بیگ
عبدالرحمن شرف بیگ (1254-1222 ش / 1925-1853 م) مورخ، جغرافی دان، سناتور، نماینده مجلس و سیاست مدار معروف عثمانى، یكى از نخستین دانش آموختگان رشته تاریخ و جغرافیا در عثمانى محسوب مى شود. او مدیر مدرسه ملكیه و سپس مدیر دبیرستان گالاتاسراى استانبول بود. وى همچنین اولین بنیان گذار مدارس دوزبانه تركى فرانسوى در سال 1287 ش (1908م) است. وی پس از بروز حوریت (مشروطیت عثمانی) در سال 1287 ش (1908 م)، به سمت وقایع نگار رسمى امپراتورى عثمانى منصوب شد و این سمت را تا سال 1301 ش (1922م) حفظ كرد. وی بنیان گذار «انجمن تاریخ عثمانى» در سال 1289 ش (1910م) است[66].
عبدالرحمن شرف بیگ، در كنار وظایف رسمى و دولتى خود، در فعالیت هاى مختلف علمى شركت مى كرد و نویسنده بسیارى از كتاب هاى درسى عثمانى بود. پس از اعلام جمهورى در تركیه، در سال 1302 ش (1923م) به نمایندگى مجلس ملى تركیه انتخاب شد. كتاب درسی «جغرافیاى عمومى»از آثار مهم عبدالرحمن شرف و از متون رسمى جغرافیا در امپراتورى عثمانى محسوب مى شود[67] که توسط نظارت معارف عثمانی در سال 1285 ش در دو جلد به چاپ رسیده است.
عبدالرحمن شرف بیگ در صفحۀ 81 جلد اول «جغرافیای عمومی» توضیحی اجمالی در مورد شروان به عنوان ایالت چهارم قفقاز ارائه کرده و شهرهای مهم آنرا بر می شمارد[68] (شکل 35).
شکل 35: توضیح ارمنستان در «آثار الادهار»، صفحۀ 81
چنانچه مشاهده می گردد عبدالرحمن شرف بیگ در ذکر شهرهای مشهور ایالت شروان، هیچ اشاره ای به قراباغ یا گنجه نکرده است. این وقایع نگار رسمى امپراتورى عثمانى سپس در مورد ایالت پنجم قفقاز یعنی ایالت روان (ایروان) توضیح داده و به ذکر شهرهای مشهور آن از قبیل نخجوان و گنجه یا الیزابتپول (گاندزاک) می پردازد[69] (شکل 36).
شکل 36: توضیح ارمنستان در «آثار الادهار»، صفحۀ 81
از توضیحات عبدالرحمن شرف بیگ نیز می توان چنین استنتاج نمود که قراباغ از توابع گنجه و در نهایت جزو ایالت ایروان است.
نکتۀ حائز اهمیت
علی رقم اشارات فراوان و حتی تقسیم بندی و تبیین دقیق جغرافیایی ارمنستان در متون و منابع عرب و ایرانی، باید گفت که از میانۀ دهۀ 1260 ش (1880 م)، فقدان مجموعه واژگان «ارمنستان»، «ارمنیه»، «بلاد الارمن» و «ارمینیه» و در متون و منابع عثمانی کاملاً مشهود است. در آثار سامی فراشری (1268 ش) و شرف بیگ (1285 ش) نیز این عدم بکارگیری واژۀ ارمنستان و سایر مترادفات بچشم می خورد (شکل 28 تا 33). این موضوع حاکی از اتخاذ نوعی سیاست تحریف و سانسور دولتی در قبال واژۀ ارمنستان پس از اتمام جنگ روس و عثمانی می باشد.
در نتیجۀ جنگ دوسالۀ روسیه و عثمانی – 1257-1256 ش (1878- 1877 م)، این دو کشور در روستای سن استفانو (ایشلی کوی) در شرق استامبول در سال 1878 م معاهدۀ صلحی را به امضا می رسانند که در آن به ارمنستان و «ایالات ارمنی نشین» اشاره شده است. متن مادۀ 16 «معاهدۀ سن استفانو» از این قرار است: «با توجه به اینکه خروج قشون روس از مناطق اشغال شده ارمنستان و استرداد آنها به ترکیه، می تواند فرصتی را برای اختشاشات و درگیری ها بدست دهد، باب عالی (دربار عثمانی) متعهد می گردد تا با اجرای بی وفقۀ اصلاحات در ایالات ارمنی نشین، امنیت ارامنه در برابر اکراد و چراکسه را تامین نماید»[70].
از این پس عبدالحمید دوم پادشاه عثمانی عملاً متوجۀ اهمیت ژئوپولیتیک ارمنستان شده و در صدد برآمد تا تمامی آثار و نشانه های این خطۀ تاریخی را دستکم از مدارک داخلی عثمانی پاکسازی نماید. در همان سال، قرارداد صلح دیگری منعقد شد که به «معاهدۀ صلح برلین» معروف است. این بار دیپلماتهای عثمانی بکمک همتایان انگلیسی خود موفق شدند تا از قید واژۀ ارمنستان در معاهده ممانعت به عمل آورند و بدین ترتیب در مادۀ 71 معاهدۀ برلین عبارت «مناطق ارمنی نشین» جانشین «ایالات ارمنی نشین» شد و واژۀ ارمنستان نیز به کلی حذف گردید.
قرائن بسیاری نشانگر اینند که پس از انعقاد معاهدات ذکر شده، سیاست سانسور در قبال واژۀ ارمنستان در مورد کتب، نقشه ها، متون مرجع و دانشنامه های جدید الانتشار بکار گرفته شده است. یکی از آثار جالب این سانسور دولتی را می توان بخوبی در «سالنامه دولت علیۀ عثمانیه» جستجو کرد. این سالنامۀ رسمی از اواسط دهۀ 1220 ش (1840 م) همه ساله از سوی نظارت معارف (وزارت فرهنگ) به چاپ رسیده است، و در آن طی وقایع نگاری مفصل بنام «وقایع مشهور»، رخدادهای مهم جامعۀ بشری از خلقت حضرت آدم در سال 6212 پیش از هجرت پیامبر اسلام (حدود 7600 سال پیش / 5590 قبل از میلاد) تا آنروز به صورت کرونولوژیک ذکر شده است.
از همان اولین شماره های این سالنامه تا شمارۀ سال 1303 ق (1885 م)[71] در قسمت «وقایع مشهور» واقعۀ ظهور پادشاهی ارمنستان در سال 2690 پیش از هجرت پیامبر اسلام (حدود 4090 سال پیش / 2070 قبل از میلاد) قید می شده ولی مشخصآً در شمارۀ سال 1304 ق (1886 م) [72] جملۀ «2690- ملوک ارمنیه نک ظهوری» از «وقایع مشهور» سالنامه حذف گردیده است (شکل 37).
شکل 37: مقایسۀ «وقایع مشهور» در دو شمارۀ متوالی «سالنامۀ دولت علیۀ عثمانیه»، 1303 و 1304 ق
یکی دیگر از نمونه های بارز سیاست سانسور دولتی در همین «قاموس الاعلام» سامی فراشری» مشاهده می گردد. در جلد اول این دانشنامه رسمی در مقابل واژه «آرمنیا» این عبارت آمده است: «آرمنیا- (Armenie) به واژه های «ارمنیه» و «ارمنستان» مراجعه کنید.»[73] (شکل 38).
شکل 38: مقایسۀ «وقایع مشهور» در دو شمارۀ متوالی «سالنامۀ دولت علیۀ عثمانیه»، 1303 و 1304 ق
و این در حالی است که در صفحات 839 الی 841 همین جلد از دانشنامۀ «قاموس الاعلام»، در بینابین واژه های «ارملاند»، «ارمناژ»، «ارمناک»، «ارمنت»، «ارمنی»، «ارمیا»، «ارمیه» و اساساً در هیچ جای دیگر، حتی در توضیحات مربوط به واژه «ارمنی»[74]، حتی یکبار نیز واژه ارمنستان یا ارمنیه بکار نرفته است.
این رویۀ سانسور دولتی تا دورۀ حوریت (1908 م) ادامه داشته است. از این دوره به بعد، بخش «وقایع مشهور» از سالنامه رسمی عثمانی حذف شده و فرمت کلی آن تغییر یافته است. اگر سیاست سانسور دولتی در قبال واژگان «بلاد الارمن»، «ارمینیه» «ارمنیه» و «ارمنستان» در حکومت عثمانی اعمال نمی شد شاید فرهنگ نویسان رسمی عثمانی یعنی سامی فراشری و شرف بیگ نیز، در تبیین جغرافیایی قراباغ به عنوان منطقه ای از ایالت «روان»، همچون همتای دیگر خود رفعت افندی، حتماً واژۀ ارمنستان یا «ارمنستان روسیه» (ارمنستان شرقی) را قید می نمودند. با همۀ این اوصاف، هم فراشری و هم شرف بیگ و هم سایر دانشمندان دورۀ استبداد عثمانی، با واژگانی مترادف و متناسب، حق تعلق قراباغ به ارمنستان را از لابلای چنگال سانسور ادا کرده اند.
نتیجه
مدارک تاریخی ذکر شده در این مقاله، با توجه به منابع اسلامی آن، به خوبی موید این واقعیت اند که قراباغ متعلق به ارمنستان بوده و از نظر جغرافیای تاریخی هیچ ارتباطی با ارّان، شروان و یا جمهوری «آذربایجان» ندارد. همان طوری که مشاهده شد جغرافی دانان و مورخان اسلامی از قرن نهم الی نوزدهم میلادی[75] یا به عبارتی در یک بازه زمانی بیش از هزار سال، با تبیینات مستقیم یا غیرمستقیم جغرافیایی مبنی بر این که رود کور سرحد شرقی ارمنستان است، بر موضوع تعلق قراباغ به ارمنستان کاملاً صحه گذاشته اند.
منابع و ماخذ (به ترتیب الفباء نام نگارنده)
۱. ابراهیم حقی ارضرومی، معرفتنامه، نسخهٔ خطی
۲. ابن الوردی، خریده العجائب وفریده الغرائب، نسخهٔ خطی
۳. ابن خردادبه، المسالک و الممالک، لیدن هلند
۴. ابن رسته، الاعلاق النفسیه، لیدن هلند
۵. ابن فقیه همدانی، مختصر کتاب البلدان، لیدن هلند
۶. احمد دده منجم باشی، صحائف الخبار منجم باشی، جلد اول ودوم، استامبول
۷. احمد رفعت افندی (یاقلیکچی زاده)، لغات تاریخیه و جغرافیه، جلد چهارم، پنجم و هفتم، استامبول
۸. سلیم جبرئیل الخوری، آثار الادهار، بیروت
۹. الشریف الادریسی، نزهه المشتاق فی اختراق الافاق، استامبول۱۰. شمس الدین سامی فراشری، قاموس الاعلام، جلد دوم و پنجم، استامبول
۱۱. عبدالرحمن شرف بیگ، جغرافیای عمومی، جلد اول، استامبول
۱۲. محمد بن علی سپاهی زاده، اوضح المسالک الی معرفه البلدان والممالک، نسخهٔ خطی
۱۳. مصطفی علی گلیبولولو، کنه الاخبار، جلد اول، استامبول
۱۴. یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد اول، پنجم، ششم و هفتم، مصر
۱۵. یعقوبی، «التاریخ»، جلد اول، هلند
منابع شبکه ای (به ترتیب الفباء)
-
1.albayan.ae/sports/
2.ar.wikiquote.org/wiki/
3.ar.wikiquote.org/wiki/
4.biyografi.info/kisi/gelibolulu-mustafa-ali
5.ca.wikipedia.org/wiki/
6.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/
7.en.wikipedia.org/wiki/
8.fa.wikipedia.org/wiki/
9.hathitrust.org/
10. irania.ir/ie/
11. lib.eshia.ir/
12. map-fair.com/
13. parsi.wiki/
14. ravid2.blogfa.com/post/
15. tdvislamansiklopedisi.org/dia/
16. tr.wikipedia.org/wiki/
17. tr.wikipedia.org/wiki/Gelibolulu_Mustafa_%C3%82l%C3%AE
18. uslanmam.com/
19. wikipedia.org/wiki/List_of_sultans_of_the_Ottoman_Empire
[1] نک: en.wikipedia.org/wiki/Ya%27qubi
[2] نک: ابی یعقوب / fa.wikishia.net/view
[3] Martijn Theodoor Houtsma
[4] یعقوبی، «التاریخ»، جلد اول، هلند، 1883 م، ص 203.
[5] نک: ابن خردادبه fa.wikipedia.org/wiki/
[6] Michael Jan de Goeje
[7] نک: en.wikipedia.org/wiki/Michael_Jan_de_Goeje
[8] ابن خردادبه، المسالک و الممالک ، لیدن هلند، 1889 م، ص 122.
[9] همان ماخذ.
[10] نک: ravid2.blogfa.com/post/168
[11] نک: www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1742
[12] حمد ابن رسته، الاعلاق النفیسه، لیدن هلند، 1892 م، ص 106.
[13] نک: ابن فقیه همدانی fa.wikipedia.org/wiki/
[14] نک: en.wikipedia.org/wiki/Michael_Jan_de_Goeje
[15] ابن فقیه همدانی، مختصر کتاب البلدان، لیدن هلند، 1885 م، ص 287.
[16] همان ماخذ، ص 296.
[17] نک: الشریف الادریسی fa.wikipedia.org/wiki/
[18] الشریف الادریسی ، نزهه المشتاق فی اختراق الافاق، استامبول، ص 294.
[19] نک: یاقوت الحموی fa.wikipedia.org/wiki/
[20] نک: www.albayan.ae/sports/1191671939861-2007-10-06-1.796645
[21] یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد هفتم، مصر، 1906 م، ص 237.
[22] همان ماخذ، جلد اول، ص 170.
[23] نک: ابوسهل موسی بن نصر fa.wikipedia.org/wiki/
[24] نک:parsi.wiki/dehkhodaworddetail-a7a55d8b24ad41119169f926c6341b12-fa.html/
[25] یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد پنجم، مصر، 1906 م، ص 286.
[26] همان ماخذ، جلد ششم، ص 27.
[27] نک: en.wikipedia.org/wiki/Ibrahim_Muteferrika
[28] نک: en.wikipedia.org/wiki/Zakariya_al-Qazwini
[29] نک: irania.ir/ie/631
[30] Heinrich Ferdinand Wüstenfeld
[31] نک: en.wikipedia.org/wiki/Ferdinand_W%C3%BCstenfeld
[32] زکریای قزوینی، آثار البلاد، گوتینگن آلمان، 1848 م، ص 8.
[33] همان ماخذ، ص 332.
[34] همان ماخذ، ص 331.
[35] نک: ابن الوردی ar.wikiquote.org/wiki/
[36] نک www.tdvislamansiklopedisi.org/dia/ayrmetin.php?idno=370258&idno2=c370169#1 :
[37] ابن الوردی، خریده العجائب وفریده الغرائب، نسخه خطی، ص 6.
[38] همان ماخذ، ص 211.
[39] نک www.tdvislamansiklopedisi.org/dia/ayrmetin.php?idno=370258&idno2=c370169#1 :
[40] نک: catalog.hathitrust.org/Record/005231663
[41] محمد بن على سپاهی زاده، اوضح المسالک الى معرفه البلدان والممالک، نسخۀ خطی، ص 48.
[42] نک: tr.wikipedia.org/wiki/Gelibolulu_Mustafa_%C3%82l%C3%AE
[43] نک: www.biyografi.info/kisi/gelibolulu-mustafa-ali
[44] مصطفی علی گلیبولولو، کُنه الاخبار، جلد اول، استامبول، 1861 م، ص 213.
[45] نک: en.wikipedia.org/wiki/M%C3%BCneccimba%C5%9F%C4%B1_Ahmed_Dede
[46] نک: احمد دده منجم باشی، صحائف الخبار منجم باشی، جلد اول، استامبول، 1285 هجری قمری (1868 م)، ص 663-652.
[47] همان ماخذ، جلد دوم، ص 507.
[48] یاقوت الحموی، معجم البلدان، جلد اول، مصر، 1906 م، ص 190.
[49] نک: en.wikipedia.org/wiki/%C4%B0brahim_Hakk%C4%B1_Erzurumi
[50] نک: babel.hathitrust.org/cgi/pt?id=nnc1.0023397969;view=1up;seq=198;size=175
[51] ابراهیم حقی ارضرومی، معرفتنامه، نسخه خطی، ص 199-198.
[52] نک: en.wikipedia.org/wiki/Bjni
[53] نک: map-fair.com/autremonde.php
[54] نک: www.uslanmam.com/dini-bilgiler
[55] احمد رفعت افندی (یاقلیكچی زاده)، لغات تاریخیه و جغرافیه، جلد چهارم، استامبول، 1300 ق (1882 م)، ص 139.
[56] همان ماخذ، جلد پنجم، ص 283.
[57] همان ماخذ، جلد هفتم، ص 78.
[58] نک: lib.eshia.ir/23022/1/66i
[59] نک: catalog.hathitrust.org/Record/100663214
[60] سلیم جبرئیل الخوری، آثار الادهار، بیروت، 1291 ق (1875 م)، ص 105.
[61] نک: شمس الدین سامی فراشری / fa.wikipedia.org/wiki
[62] شمس الدین سامی فراشری، قاموس الاعلام، جلد دوم، استامبول، 1306 ق (1889 م)، ص 845.
[63] همان ماخ.
[64] همان ماخذ، ص 846.
[65] همان ماخذ، جلد پنجم، ص 3621.
[66] نک: ca.wikipedia.org/wiki
[67] نک: tr.wikipedia.org/wiki
[68] عبدالرحمن شرف بیگ، جغرافیای عمومی، جلد اول، استامبول، 1323 ق (1906 م)، ص 81.
[69] همان ماخذ.
[70] نک: http://pages.uoregon.edu/kimball/1878mr17.SanStef.trt.htm
[71] سالنامه دولت علیه عثمانیه، استامبول، 1303 هجری قمری (1885 م)، ص 17
[72] سالنامه دولت علیه عثمانیه، استامبول، 1304 هجری قمری (1886 م)، ص 17
[73] شمس الدين سامى فراشرى، قاموس الاعلام، جلد اول، استامبول، 1306 هجری قمری (1889 م)، ص 142.
[74] همان ماخذ، ص 841-839.
[75] یعنی قرون سوم تا سیزدهم شمسی به ترتیب: قرن سوم (ابی یعقوب، ابن خردادبه و ابن رسته)، قرن چهارم (ابن فقیه همدانی)، قرن پنجم (شریف ادریسی)، قرن ششم (یاقوت حموی)، قرن هفتم (زکریای قزوینی)، قرن هشتم (ابن الوردی)، قرن دهم (سپاهی زاده و گلیبولولو)، قرن یازدهم (منجم باشی)، قرن دوازدهم (حقی ارضرومی)، قرن سیزدهم (رفعت افندی، سلیم الخوری، سامی فراشری و شرف بیگ)
منبع: www.hoosk.net