یک ماه پس از آغاز بنای دارالفنون در ۱۲۶۶ه.ق. امیرکبیر صدراعظم باکفایت ایران زمین، به «جان داودخان» ارمنی، داوید داویدیان، مأموریت داد به کشور اتریش و پروس برود و معلمانی برای تدریس در دارالفنون استخدام کند. امیرکبیر تجربه تلخی از نفوذ بیگانگان در ایران داشت و مخالف سرسخت استخدام معلم از کشورهای انگلستان، فرانسه، و روسیه تزاری بود. از این رو برای استخدام معلم کشور اتریش را برگزید، چون این کشور در مسائل ایران کاملا بیطرف بود. امیرکبیر عقیده داشت معلمان خارجی باید فقط به تدریس بپردازند و از دخالت در امور سیاسی ایران بپرهیزند.
امیرکبیر در شوال ۱۲۶۶ه.ق اختیارنامهای به جان داودخان داد که در قسمتی از اختیارنامه چنین نوشته است:
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم میشود که چون برای مکتبخانه پادشاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده است، شش معلم که کمال مهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علّیه مأمور و مرخص است که به مملکت شما(اتریش) و پروس رفته، معلمهای مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته به آنها داده هر قراری که عالی جاه به آنها بدهد در نزد اولیا دولت ابدمدت مقبول و ممضی است».
حرره فی شهر شوال ۱۲۶۶ه.ق.
درثانی مرقوم میشود که قرار معلم ها و مخارج آمدن و رفتن آنها از قراری است که در نوشته جداگانه که به عهده آن عالی جاه مرقوم است قید و اشعار شده است. آن عالی جاه موافق همان قید و اشعار خود را مأذون دانسته در انجام مرجوعه اهتمام نماید.۱
پس از چندی امیرکبیر سه نفر بر تعداد گروه شش نفری افزود؛ یک نفر داروساز، که داروسازی و کیمیای فرنگی تعلیم دهد، و دو معدنچی که در معدن کار کنند. دو معدنچی غیر از معلمی بودند که قرار بود از همه فلزات آگاهی داشته باشد.
امیرکبیر در نامه ۸ رمضان ۱۲۶۷ه.ق. به همان جان داودخان نوشت «واجب نه نفری را من حیث المجموع به مبلغ هزار تومان قراردادم و این مبلغ آنها را کافی است».2
جان داود خان در دوازدهم شوال ۱۲۶۷ه.ق. با هفت تن از معلمان اتریشی قرارنامه های جداگانه امضاء کرد و هنریک بارب، مترجم دولت اتریش، زیر ورقههای قرارنامهها را مهر و امضاء کرد. جان داودخان دو روز پس از عزل امیرکبیر به تهران رسید. امیرکبیر جان داودخان را نزد خود طلبید و به او گغت:
به دستور من این نمسه ای های بیچاره را به ایران آوردهاید. اگر صاحب قدرت بودم وسیله آسایش و رفاه آنان را فراهم میکردم. حال میترسم به آنها خوش نگذرد، سعی کن وسایل آسایش آنان را فراهم سازی.۲
نخستین معلمان اتریشی دارالفنون عبارت بودند از بارون کوموتس، معلم پیاده، آگوست کی ژیرو معلم توپخانه، کولو سطی معلم هندسه، مرو معلم سواره نظام، دکتر پولاک معلم طب و جراحی، چارنوطا معلم معدن و کوکاتی معلم دارو سازی. ناصرالدین شاه، از جان داودخان بسیار خوشنود بود. با صدور فرمانی از کارهایش تقدیر و به دریافت یک رشته حمایل سرخ سرتیپی مفتخر کرد.
در سالهای بعد ایرانیانی که در یکی از دانشگاههای معتبر اروپا تحصیل کرده بودند، در دارالفنون به تدریس پرداختند و ایران زمین از استخدام معلم خارجی بینیاز شد. تعدادی از این معلمان، ایرانیان ارمنی بودند که عبارتاند از:
مادروس خان امیرتومان
نام حقیقی او ماردیروس داویدیان بود، بیشتر نویسندگان روزگار قاجار از او با نام مادروس یاد کردهاند. متولد جلفای اصفهان. در جوانی برای ادامه تحصیل به کشور روسیه تزاری رفت و در شهر مسکو در دانشکده السنه شرقیه لازاریان به تحصیل پرداخت.۳
پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و در مدرسه دارالفنون زبان روسی تدریس کرد. در سال ۱۳۰۱ ه.ق. که ناصرالدین شاه قاجار هوس آموختن زبان روسی کرد، مادروس خان زبان روسی را به او میآموخت. مادروس خان امیرتومان مدت ۳۲ سال معلم زبان روسی در دارالفنون بود.
اسکندر خان داویدیان
متولد تهران- فرزند ماردیروس خان امیرتومان- فارغالتحصیل دانشکده السنه شرقیه لازاریان در مسکو. اسکندرخان خلیفه پدر بود. پس از مرگ ماردیروس خان، جانشین پدر شد و به تدریس زبان روسی در مدرسه دارالفنون پرداخت.
میرزا ملکم خان(ناظم الدوله)
درسال ۱۲۴۹ه.ق در شهر جلفای اصفهان در یک خانواده ارمنی متولد شد. ده ساله بود که برای تحصیل به فرانسه فرستادند. نخست به مدرسه ارمنیان در پاریس رفت و پس از آن در مدرسه پلی تکنیک معروف پاریس به نام اکول پلی تکنیک در رشتههای علوم طبیعی، فیزیک و مهندسی به تحصیل پرداخت. پس از نه سال در ۱۲۶۸ به تهران بازگشت. پس از افتتاح مدرسه دارالفنون، هندسه و ریاضیات تدریس میکرد. در همان زمان مترجمی «زانی» مربی اتریشی مدرسه دارالفنون را به عهده داشت.۴
به ابتکار میرزاملکم خان، اولین خط تلگراف در ایران دایر شد، او یک خط تلگراف میان کاخ سلطنتی و مدرسه دارالفنون کشید.۵
دکتر گارنیک خان دالکجیان
فارغ التحصیل از العلوم الحکمتیه شاهانه شهر استانبول. دکتر دالکجیان در دارالفنون داروسازی تدریس میکرد. او در خیابان ناصریه روبهروی تلگرافخانه، داروخانهای دایر کرده بود که به جز داروهای شیمیایی فرنگی، داروهای ترکیبی نیز برای مداوای بیماران عرضه میکرد. دکتر دالکجیان کتابی به نام علم عکاسی جدید نوشته است.۶
دکتر بازیل
یکی از مشاهیر علم و فرهنگ ایرانیان ارمنی که کمتر شناخته شده دکتر بازیل است. بازیل که از او با نامهای میناس، مانوک و بارسق یاد شده در ۱۴ ژوئن ۱۸۵۷م/۱۲۷۳ ه.ق در محله تبریزیان جلفای اصفهان دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در مدرسه میناس، در جلفا طی کرد. در سال ۱۸۷۱م/۱۲۸۸ به هندوستان رفت، در کالج «سورپ پرگیچ» به تحصیل پرداخت و موفق به اخذ لیسانس شد. در سال ۱۸۸۰م وارد دانشکده پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱م به انگلستان مسافرت کرد و در دانشکده پزشکی ادینبورگ تحصیل کرد. در سال ۱۸۸۹م/۱۳۱۶ه.ق به تهران آمد و به عنوان استاد در رشته پزشکی دارالفنون به تدریس پرداخت. او مدت ۲۲ سال استاد و رئیس رشته پزشکی دارالفنون بود، و در طی این سالها۱۸۹ پزشک تحویل جامعه ایران داد. در ۱۸۹۰م/۱۳۱۷ه.ق تعداد دانشجویان رشته پزشکی ۶نفربود، ولی با تلاش دکتر بازیل این تعداد به ۵۰نفر رسید. تعداد متقاضیان بعدا ۷۰نفر شد، دکتر بازیل فقط ۴۰ تا ۵۰ دانشجو را میپذیرفت. با احاطهای که دکتر بازیل در سایر علوم داشت، در سایر رشتهها نیز تدریس میکرد. او در تعدادی از مجامع علمی جهان عضویت داشت. دکتر بازیل به نمایندگی از سوی دولت ایران در کنفرانس بینالمللی بهداشت شرکت کرد.۷
زورا ساگینیان
متولد تبریز. ساگینیان پس از پایان تحصیلات در تبریز به کشور سویس رفت و در دانشگاه ژنو در رشته علوم سیاسی و اقتصادی به تحصیل پرداخت. پس از مراجعت به ایران در دارالفنون علوم سیاسی و اقتصادی تدریس میکرد.
دکتر گارابد پاپاریان
فارغ التحصیل دارالعلوم الحکمیه شاهانه شهر استانبول. دکتر پاپاریان در خیابان ناصریه داروخانه معتبری تأسیس کرده بود. او مدرس داروسازی در دارالفنون بود. دکتر پاپاریان در سال ۱۸۹۶م کتابی به نام صنعت عکاسی انتشار دادف این کتاب نخستین کتاب درباره عکاسی ست که در ایران منتشر شد.۸
دکتر پاپاریان در کتاب دیگر از خود به یادگار گذاشته است که بسیار با ارزش است، یکی از این کتابها درباره بهداشت دهان و دندان است به نام حفظ الصحه دندان۹ و کتاب دوم حفظ الصحه یا علم الابدان نام دارد.
هوهانس خان ماسحیان(مساعد السلطنه)
هوهانس در بیست و هشتم فوریه۱۸۶۳م/۱۲۸۰ه.ق. در تهران متولد شد. در سال ۱۲۹۸ه.ق دوره مدرسه هایگازیان(مدرسه ارمنیان تهران) را با موفقیت به پایان رساند. چون شاگرد ممتاز مدرسه بود مسؤولان مدرسه به او نشان صلیب طلایی اهدا کردند.۱۰
در سال۱۸۸۱م/۱۲۹۸ه.ق. برای کسب معلومات بیشتر به کشور فرانسه رفت و در شهر پاریس در «کالج دوفغانس» به تحصیل پرداخت. پس از پایان تحصیلات به تهران آمد. در دارالفنون در شعبه علوم سیاسی، حقوق بینالملل و تاریخ جهان تدریس میکرد.
توضیحات:
۱ـ عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، تهران۱۳۶۳ چاپ سوم ص۱۵۸
۲ـ فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، جلد اول تهران۱۳۵۴ ص۳۵۷
۳ـ مهدی بامداد، شرح رجال ایران، جلد اول تهران ۱۳۵۷ ص۴۹۲
۴ـ همان، جلد چهارم ص۱۸۶
۵ـ دکتر فرشته نورایی، تحقیق در افکار میرزا ملکم خان ناظم الدوله، تهران ۱۳۵۲ ص۱۳
۶ـ نسخه کتاب خانه مرکزی تهران
۷ـ دکتر واهمان قازاریان، سا ل نامه پزشکی و بهداشت، استانبول ۱۹۱۴م. ص۲۵
۸ـ حسن بیگی، تهران قدیم، تهران ۱۳۶۶ ص۴۳۴
۹ـ نسخه کتاب خانه مرکزی دانشگاه تهران
۱۰ـ عباس علی صالحی، هم میهنان نقش آفرین مسیحی، تهران ۱۳۵۰ ص۴۵
منبع: بخش «ارامنه جهان» سایت oratert.com