هنگامی که در سال 2002 میلادی حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان در ترکیه به قدرت رسید همگان شاهد نوعی ادبیات متواضعانه و کمتر شنیده شده از سوی رهبران قبلی ترکیه از طرف وی شدند که نوید بخش ترکیه ای مردم سالار و جدید را می داد.
اما پس از سپری شدن 13 سال از حکومت وی ما امروز شاهد اردوغانی هستیم که بیشتر به سلاطین عثمانی قرن نوزدهم ترکیه شباهت دارد، آیا وی گرگی در لباس میش بود یا صندلی ریاست و تعریف و تمجید های جهانیان او را به اینجا رسانده؟ یادمان نرود که باراک اوباما در اوایل ریاست جمهوری خود بارها به این نکته اذعان داشته که اردوغان جزء پنج رهبر جهان است که وی با او دارای روابط صمیمانه است.
وقایع سوریه،دخالت های ترکیه در عراق،حمایت های ترکیه از گروه خلافت اسلامی عراق و شام (داعش)وعدم پیوستن ترکیه به اعتلاف علیه داعش باعث شد تا باراک اوباما و سایر رهبران جهان بفهمند ماری که در آستین خود پرورش داده اند دیگر قابل کنترل نیست.حال تا چه حد اردوغان و دولتمردان حزب عدالت و توسعه دچار غرور کاذب شده اند را می توان در اظهار نظرهای یکسال گذشته آنان جستجو کرد.
نطق اردوغان در دهمین کنفرانس بین المجالس کشورهای اسلامی که در تاریخ 21 ژانویه 2015 در استانبول تشکیل شد نشان داد که اردوغان و افکارش بیشتر شبیه رهبران گروه داعش است تا رهبر کشوری که عضو ناتو بوده و سودای الحاق به اتحادیه اروپا را دارد.در این نطق اردوغان ضمن انتقاد شدید از کشورهای غرب، از تمامی کشورهای اسلامی دعوت کرد تا به اصطلاح به مقابله با نوادگان لورنس عربستان برخیزند که قصدشان نابودی خاورمیانه است.
جنگ لفظی اردوغان در تقابل با غرب و اتحادیه اروپا آن زمان جدیت یافت که وی در سفرش به جیبوتی در شاخ آفریقا گفت: ما در حال آزمایش کردن اروپا هستیم. آیا اروپا خواهد توانست تا ترکیه را در درون خود هضم کرده و عضویت آن را بپذیرد. ترکیه هم اکنون عضو ناتو و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است. چرا اجازه نمی دهید که ترکیه به اتحادیه اروپا نیز ملحق شود؟ پس مشکل جای دیگری است. ترکیه اکنون یک کشور قدرتمند است و برای عضویت در اتحادیه اروپا، در خانه این اتحادیه گدایی نمی کند.
همچنین اظهارات تند اردوغان خطاب به این اتحادیه، که بدنبال محکوم کردن یورش به روزنامه زمان و بازداشت روزنامه نگاران،صورت گرفته بود عمق وقاحت اردوغان را برای جهانیان روشن ساخت. وی گفته بود این بازداشت ها ارتباطی با آزادی بیان ندارد بلکه خیانت و توطئه مطرح است و این موضوع هیچ ربطی به اتحادیه اروپا ندارد.من پیشنهاد می کنم به ترکیه سفر کنید تا ترکیه به شما درس دموکراسی بیاموزد.
از طرف دیگر اظهارات فاشیست گونه نومان کولتورموش معاون نخست وزیر ترکیه که اردوغان را در سفر به آفریقا همراهی می کرد خشم بسیاری را برانگیخت وی در آفریقا گفته بود: پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی این برای اولین بار است که آفریقاییها دستان سفید پوستی را می فشارند که به قصد غارت منابع آنها نیامده است.بلکه هدفش تنها زنده کردن ارزشهای انسانی و پیشرفت و ترقی آفریقاییان است.
گذشته از اظهارات سخیف کولتورموش بیانات احمد داوود اغلو نخست وزیر ترکیه در زوریخ نیز حاکی از گستاخی و خود بزرگ بینی دولتمردان ترک دارد.وی در جمع کثیری از مهاجران ترک ساکن زوریخ گفت:
اسلام مذهب بومی اروپاست و بومی خواهد ماند و ما علی رغم مخالفت های اروپاییان آنها را مجبور خواهیم کرد تا مارا در این اتحادیه بپذیرند.ما هر گز سر تسلیم فرود نمی آوریم زیرا ما نوادگان سربازان نبرد گالیپولی هستیم که توانستند اروپائیان را شکست دهند پس ما هم می توانیم. هنگامی که ما در سال 2002 در ترکیه به قدرت رسیدیم آنها به ما گفتند ترکیه کشوری فقیر است که تنها می تواند بار اضافی بر مشکلات اروپا بیافزاید.اکنون خدارا شاکریم که کشوری ثروتمند و قدرتمند هستیم و نه تنها بار اضافه نیستیم بلکه داروی شفا بخش راسیسم و اقتصاد بیمار اروپا هستیم.
داوود اغلو این اظهارات بیمار گونه را بار دیگر در آنکارا و در ملاقات با نمایندگان اقلیت های ترکیه تکرار کرد و این بار گفت: ما به راسیسم اروپا درس عبرت خواهیم آموخت.
براستی چه کسی مسئول وقاحت و دیکتاتوری رهبران ترکیه است؟