به نقل از سایت: www.hyeli.com
همایش «ریشه های بحران و چشم انداز ثبات، از قفقاز تا شامات» به همت موسسه ترجمه و تحقیق هور و انجمن ایرانی روابط بین الملل در باشگاه آرارات برگزار شد. در این همایش اساتید و کارشناس روابط بین الملل مانند ارسلان قربانی، داوود هرمیداس باوند (استاد روابط و حقوق بین الملل)، و اهرام ترماتووسیان (مدرس دانشگاه ایروان)، گریکور قضاریان (استاد دانشگاه و کارشناس مسایل قومی ترکیه)، رحمت حاجی مینه (استاد دانشگاه آزاد اسلامی)، وارطان وُسکانیان (رییس کرسی ایران شناسی آکادمی ملی علوم ارمنستان)، رضا سیمبر (استاد روابط بین الملل دانشگاه گیلان)، اردشیرپشنگ (پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه) و حسین دهشیار (استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی) به سخنرانی پرداختند.
به گزارش خبرنگار شفقنا، ارسلان قربانی با اشاره به بحث تمرکز زدایی تصریح کرد: ما به سمت وضعیتی در حرکت هستیم که با بحث غیر سرزمینی شدن فضای سیاست و کاهش موانع قلمرویی مواجه هستیم، ما در فرآیند جدید تاثیرات فرا تکنولوژیک با عنوان یکی از ابعاد جهانی شدن از یک مدل ایستا به سمت یک مدل پویا و کوانتومی در حرکت هستیم. در این مدل مسیر حرکت ذرات نامشخص است. وضعیتی نظام جهانی وضعیتی نیست که شاهد تصمیم گیری یا حرکت یک پارچه دولت-ملت ها باشیم.
او ادامه داد: این وضعیتی که در فضای بین الملل در قالب مدل کوانتومی به وجود آمده که می توانیم به عنوان حالت سرگردان بودن از آن یاد می کنیم؛ یک حالت پویایی و در عین حال هم یک وضعیت پیچیده ای در آن وجود دارد. عوامل غیر مادی، تهدید هنجاری سبب شده تا شاهد یک نوع پراکندگی حاکمیت دولت ها-ملت ها باشیم بنابراین این وضعیت یک نوع پیچیدگی در بحث ثبات و امنیت ایجاد کرده که شاهد اتفاقات اخیر در پاریس بودیم .
این استاد دانشگاه درباره نگاه فراخ نگر گفت: ما نباید تنها نگاه صرفا امنیت اقتصادی یا نظامی داشته باشیم بلکه باید نگاه وسیع تری به سمت امنیت در تمام زمینه های اجتماعی امنیت، ساختارهای انسانی، هنجارهای بشری، مذهبی، قومی و زیست محیطی داشته باشیم. در شرایط بحرانی بسیاری از دولت قادر به کنترل بی ثباتی ها و نا امنی ها نیستند و نمونه بازر آن می تواند وقایع اخیر پاریس و یازده سپتامبر باشد پس تاثیر جهانی شدن باید مورد توجه قرار بگیرد.
قربانی بیان کرد: با توجه به اقدامات و تهدیدات داعش باید نگاه محدود دولتمردان به یک نگاه جهانی تغییر پیدا کند. در دنیای امروز هیچ کس نمی تواند ادعا کند که ثبات یک کشور به معنای ثبات یک منطقه است؛ بنابراین نگاه جامع نگر در بحث امنیت و ثبات نگاه ویژه ای است البته ثبات منطقه ای می تواند زمینه ساز ثبات جهانی باشد به شرطی که مداخله بازیگران منطقه ای مورد نظر قرار بگیرد. مداخله قدرت های بزرگ بر اساس الهامات منطقه ای و بومی نبوده نه تنها شاهد ثبات جامعه نبودیم بلکه شاهد ناپایداری ها و پیامدهای منفی آن نیز بودیم.
ادامه همایش، داوود هرمیداس باوند سخنرانی خود را با موضوع «بحران های امنیتی منطقه ای، مساله پناهجویان و مسوولیت حمایت بین المللی» آغاز کرد و افزود: حوادثی که مورد نظر ما قرار دارد بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی و فراتر از آن مساله، جهانی شد و پیامدهای آن یعنی قومیت ها که به صورت خفته بوده به عنوان ارزش هایی مطرح شده و اولین تجلی آن در منطقه قفقاز مساله قره باغ و آذربایجان، ارمنستان و چچن بود.
او درباره نقش میانجیگری ایران برای موضوع قره باغ توضیح داد: در ابتدا ایران نقش میانجیگری را در زمینه قره باغ داشت اما قدرت های فرامنطقه ای به ادامه میانجیگریهای ایران در حل مساله قره باغ علاقه ای نداشتند. از طرف دیگر در منطقه قفقاز هم برخی تحرکات برای خودمختاری را از سوی چچنی ها شاهد بودیم.
هرمیداس باوند با توجه به مسایل قفقاز و اوستیای جنوبی عنوان کرد: مساله قفقاز و اوستیای جنوبی نیز عاملی شد تا این مناطق از گرجستان جدا شود. این رویداد سبب شد تا گروه گوآم نگاه خود را به سمت غرب معطوف کند و راه عضویت در ناتو را در پیش بگیرند.
این کارشناس مسایل بین الملل درباره منطقه قفقاز و دریای خزر تصریح کرد: دریای خزر و قفقاز یکی از کانونهای استراتژیک انرژی جهانی است و سرمایهگذاری های دول غرب که در این منطقه انجام می شود منافعی را ایجاد کرد که نوع موضع گیری ها به دنبال سرمایه گذاری هایی که شده بود شکل گرفت است.
این استاد روابط و حقوق بینالملل در خصوص سیاستهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان توضیح داد: اقلیت های ارمنی یک وجهه محترمی در نزد غربی ها دارند و از طرف دیگر آذربایجان بر آن شد تا لابی ارمنستانی ها را در نزد غرب خنثی کند و به همین دلیل سعی کرد تا از طریق ترکیه با اسراییل رابطه نزدیکی برقرار کند و از لابی اسراییل برای نزدیک شدن به آمریکا سود ببرد و تا حدودی لابی ارمنستان را محدود کند.
او درباره نقش دولت ترکیه بعد از فروپاشی شوروی افزود: بعد از فروپاشی شوروی قرار بود که شاهد همبستگی میان قومیت ها باشیم. رویداد قفقاز تنها یک اتفاق در این منطقه محسوب نمی شد بلکه ما شاهد بیداری قومیت ها هم بودیم. برای مثال دولت ترکیه حتی نام اقوام کرد را بیان نمیکرد و همه را ترکان کوهستانی میخواند. همچنین ترکیه بسیار تمایل دارد تا به اتحادیه اروپا بپیوندد و تحقق این موضوع هم به چند عامل رعایت حقوق بشر، حقوق اقلیتها و برقراری حکومت قانون و لیبرالیسم در کشور بستگی دارد. ترکیه برای اینکه بتواند به این اتحادیه بپیوندد باید حقوق اقلیتها را به رسمیت بشناسد.
باوند با اشاره به بحران های بالقوه در منطقه گفت: نطفه های تحرکات بحران زا وجود دارد که اگر شرایط به وجود بیایید شاهد رویداد مانند فرانسه خواهیم بود. امروز شبکههای تروریسم بینالمللی که خاستگاه آن هم منطقه قرار دارد. اگر گروه هایی بر مبانی ارزشی به صورت ابزاری برای حل یک معضل استفاده شوند، بعد از رفع آن معضل دال بر این نیست فعالیت آنها تمام شود القاعده و گروه هایی تروریستی دیگر مانند برف نیستند که آب شوند، چون مبنای ارزشی دارند روش و هدف متفاوت خاص خود را دنبال خواهند کرد.
این استاد دانشگاه در پایان عنوان کرد: برای حل بحرانهای جهان قبل از هر چیز باید امنیت جهانی برقرار شود و برای تحقق این امر مبارزه با تروریسم اجتنابناپذیر است.
سفیر ارمنستان در ایران با اشاره به دوران حساس منطقه اظهار کرد: امروز در برهه حساسی هستیم به دلیل اینکه دنیا در جنگی اعلام شده میان دنیای متمدن و دنیای گذشته به سر میبرد. همراه با جهان، ارمنستان نیز در برهه ای حساس و در منطقه ای حساس قرار گرفته است و دولت ارمنستان در سیاستهای خود تحولات منطقه را مورد ارزیابی قرار خواهد داد.
آرتاشس تومانیان با توجه به نقش ایران در منطقه توضیح داد: ما اطمینان داریم ایران نقش سرنوشتسازی را تا امروز در منطقه ایفا کرده و همچنان این نقش سرنوشتساز خود را حفظ خواهد کرد. باید وضعیت را به طور دقیق بررسی کرد به این دلیل که امروز جهان در جنگی اعلام نشده بین دنیای متمدن و دنیایی مرتجع قرار گرفته و حل و فصل این موضوعات به عهده سازمانهای بین المللی و دولتهاست و آنها مسوولیت های خطیری به عهده دارند این مسوولیت ها باید اجرا شوند تا بتوانیم از مسیر پرمخاطره امروز با خطر کمتری عبور کنیم.
او با اشاره به زیست مسالمت آمیز در نقاط مختلف ارامنه تصریح کرد: زیست ارامنه در کشورهای مختلف همواره همراه با صلح و زندگی مسالمت آمیز بوده است و نسبت به تحولات این کشورها احساس مسوولیت می کنند. ارامنه در ایران هم در تمام موارد احساس مسوولیت خود را نسبت به وقایع این کشور نشان دادهاند.
واهرام ترماتووبسیان، استاد دانشگاه ایروان در ادامه همایش به ارایه سخنرانی خود با موضوع «مساله قره باغ و نقش آفرینان بین المللی» پرداخت و افزود: مساله قره باغ هنوز هم به عنوان یکی از مسایل لاینحل در منطقه باز مانده از اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شود، سال هاست که جامعه بین الملل برای رفع بحران قره باغ تلاش های زیادی انجام دادند اما هیچ نتیجه ملموسی به همراه نداشته است.
او ادامه داد: با وجود بیانیههای رسمی که هریک محتوای مختلف و حتی متضادی داشتند طرفهای درگیر یعنی جمهوری ارمنستان، جمهوری ناگورنو قرهباغ و جمهوری آذربایجان بر این باروند که فرمول حل مناقشه نتیجه لازم را نداشته است. از سال ۱۹۹۲ گروه مینسک که تنها مرجع رسمی و مجاز رهبری مذاکرات از سوی اتحادیه اروپا محسوب میشود تلاش داشته از طرق مختلف راه حل هایی پیشنهاد کند و امکان گشایش پنجرهای بین طرفین درگیر را فراهم کند.
این کارشناس مسایل ترکیه تصریح کرد: باید سال ۲۰۰۷ را به عنوان سال به اصطلاح تقسیم آب به حساب آورد، در نوامبر آن سال سندی تنظیم و پس از گذشت دو سال به قضاوت جامعه جهانی گذاشته شد؛ این سند بیشتر به نام پیشنهاد یا بیانیه مادرید شهرت دارد که به عالیترین شکل ممکن به مسایل اساسی حل مناقشه پرداخته و سعی در تصریح مواضعی دارد که طرفین درگیر در مورد آنها تصورات ناهمگونی دارند.
این استاد دانشگاه ایروان درباره مفاد بیانیه مادرید اظهار کرد: طبق این بیانیه مناطق همجوار و محیطی قرهباغ باید استرداد یابد و همچنین بر پذیرش ضمنی وضعیت قرهباغ و تضمین امنیت خود مختاری این منطقه تاکید شود، مسیر ارتباطی ارمنستان و قرهباغ باز باشد، وضعیت حقوقی نهایی قره باغ با استفاده از اهرم های حقوقی تعیین شود، آوارگان اجازه بازگشت به محل اسکان قبلی خود را داشته باشند و تضمینهای امنیتی و بین المللی همراه با اقدامات حافظ صلح انجام بگیرد.
ترماتووبسیان باتوجه به میانجیگری های روسیه برای حل مناقشه قره باغ در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ گفت: با میانجیگری رییس جمهور روسیه میان ارمنستان و آذربایجان سلسله دیدارهایی صورت گرفت که در جریان آنها بیانیهای از طرف دو کشور پذیرفته شد و نیز در سال ۲۰۱۰ دیدارهای سوچی و آستاراخان انجام شد. هدف میانجیگری “مدودف” توافق در مورد مفاد بیانیه مادرید بود. در همین راستا روسیه تلاش ویژهای به کار برد تا روسای دو کشور در سال ۲۰۱۱ در کازان به توافق رسیده و بیانیه مادرید را امضا کنند ولی در جریان مذاکرات کازان موضع گیری رییس جمهور آذربایجان تلاشها را بی نتیجه ماند.
او درباره نقش ایران در خصوص میانجیگری های مساله قره باغ عنوان کرد: این موضع گیریها از اهمیت بسیاری برخوردار است، در اوایل دهه۱۹۹۰ ایران به یک سری ماموریتهای صلح طلبانهای دست زد که نتیجه مطلوبی به همراه نداشت. علاوه بر این در سال های ۱۹۹۲ تا ۹۳ رهبر آذربایجان خواست های ارضی به ایران ارایه کرد که باعث تیرگی روابط دو کشور شد اما در هر صورت ایران همواره مرز خود با ارمنستان را باز نگه داشت و این امر نقش مهمی در سالهای جنگ قرهباغ داشت.
این کارشناس مسایل ترکیه در پایان تاکید کرد: سیاست تخریبی و ضد سازش آذربایجان در مناقشه قره باغ مانع به ثمر نشستن تلاش های میانجیگران در راستای برقراری صلح طولانی مدت در منطقه است؛ مذاکرات درباره آرتساخ هنور بی نتیجه مانده و در عین حال طرفین مذاکره از موافقت های به دست آمده از قبل دورتر می شوند و با چنین وضعیتی ملت های هر دو کشور به جای صلح در جهت جنگ حرکت می کنند.
گریکور قضاریان، کارشناس مسایل بین الملل به سخنرانی خود با موضوع «وضعیت اقلیت های قومی و مذهبی ترکیه در سایه تشدید بحران در منطقه» پرداخت و اظهار کرد: ترکیه یکی از کشورهای پر تنوع از نظر قومی و مذهبی است در حدود ۴۰ نوع اقلیت قومی و زبانی در ترکیه ساکن هستند البته همه این اقلیت ها دارای تحرک و مشهور نیستند.
او ادامه داد: ترکیه یکی از کشورهایی است که معاهده لوزان را در مورد حقوق اقلیت ها به امضا رساند. پایه سیاست و نگرش ترکیه امروزین نسبت به حقوق اقلیت ها معاهده لوزان است. ترکیه به عنوان یک کشور با امضای معاهده های متفاوتی خود را ملزم می داند که حقوق اقلیت ها را محترم بشمارد. اما در عمل اتفاق دیگری می افتد.
این استاد دانشگاه درخصوص سیاست های دولت ترکیه در قبال اقلیت های مذهبی بیان کرد: انکار و نفی هرگونه اقلیتی در این کشور بوده و سیاست او ترکی کردن این اقلیت هاست، ارعاب و فشار به منظور مهاجرت کردن، نفرت پراکنی (توسط رسانه ها صورت می گیرد)، تبعیض و در نهایت اقلیت ها را به جدایی طلبی متهم می کردند. کردها را ترک های کوهستانی و اقلیت های مذهبی و ارمنیان را بیگانگان داخلی عنوان می کردند.
رحمت حاجی مینه با ارایه سخنرانی خود با عنوان “مطالعه موردی سیاست خارجی ترکیه” گفت: با دو نگاه می توانیم بحران ها را تحلیل کنیم یکی بحث برش مقطعی که یک نگاه سطحی از آن بدست می آید و دیگری عوامل نگاه عمیق تاریخی با توجه به فاکتورهای ساختاری موجود در حوزه بحران؛ در بحرانی که در خاورمیانه وجود دارد و ما درگیر آن هستیم ریشه تاریخی دارد.
او عنوان کرد: بحران امروز یک بحران سطحی نیست بلکه ریشه در تاریخ دارد و بازیگرانی که تحت عنوان دولت-ملت می شناسیم، بازیگرانی هستند که نه به صورت طبیعی بلکه به صورت نسخه نوشته شده شکل گرفتند. از زمان فروپاشی شوروی که به دنبال آن دولت-ملت هایی دیگر به وجود آمدند ما شاهد حضور بازیگران جهانی برای حفظ ثبات و امنیت بودیم.
این کارشناس مسایل ترکیه اظهار کرد: ترکیه نقش مهمی در مسایل خاورمیانه اجرا می کند و می توانیم به دلیل این نقش عمده به مسایل این کشور هم توجه کنیم. چالش سیاست داخلی ترکیه از مساله مذهب به قومیت تغییر پیدا کرد و قومیت به عنوان شاخصه هویت بخشی انتخاب شد که آن هم تنها هویت ترک بود بنابراین یکی از ریشه های بحران منطقه همین قومیت گرایی است.
حاجی مینه درباره گرایش ترکیه به غرب تصریح کرد: نگاه ترکیه به خاورمیانه طوری بود که انگار این منطقه دغدغه های امنیتی را برای آن به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین سعی کرد به غرب نزدیک و از خاورمیانه دور شود. البته بعد از انقلاب اسلامی ایران هم ترکها نگرانی دیگری پیدا کردند و آن انقلاب بود.
این استاد دانشگاه با اشاره به سیاستهای حزب حاکم در ترکیه افزود: این حزب به دوشکل ظاهر شد و به دنبال بحرانزدایی و به صفر رساندن تنشها با همسایگان خود است. ترکیه تلاش کرد در داخل و خارج این کشور بحرانزدایی کند. و از طرف دیگر هم بسته پیشنهادی گشایش فرهنگی و فضای باز سیاسی را مطرح کردند.
او درباره بحث تنش زدایی ترکیه اظهار کرد: در همین راستا سعی کرد در نقش میانجی ظاهر شده بحران ها را حل کند و نقطه عطف این موضوع بحث بحران سوریه اس؛ در سال ۲۰۱۱ همزمان با آغاز تحولات جهان عرب خلإ قدرت بزرگی در منطقه احساس میشد چرا که در همان زمان آمریکایی ها منطقه را از نیروهای خود خالی کردند و هرچند ترکیه تلاش کرد این خلاء را جبران کند اما موفق نشد.
حاجی مینه درباره سیاست های ترکیه در قبال همسایگان گفت: پس از مدتی سیاست ترکیه به سمت تغییر نظام سوریه سوق پیدا کرد چرا که حزب عدالت و توسعه پس از ۲۰۱۱ سرمست از موفقیتهایی شده بود که از مصر به دست آورده بود. آنها فکر کردند میتوانند بحث موازنه منطقهیی را پیاده کنند. از طرف دیگر ترکیه فکر نمی کرد که سوریه به یکی از کانون های بحران تبدیل شود و از سوی کردهای سوریه چالشی برای آنها ایجاد شود.
این استاد دانشگاه در پایان با توجه به پیچیدگی مسایل خاورمیانه افزود: پیچیدگیهای منطقه باعث شده است سیاستهای ترکیه براساس فرصتهای شکل گرفته سیال باشد و این کشور هیچ گاه متحد همیشگی نداشته باشد که این سیال بودن به بحران خاورمیانه دامن میزند.