به نقل از سایت: www.irna.ir
به گزارش خبرنگار ایمنا، سامان احتشامی، این شب را با آهنگ «سلام» از استاد حسن کسایی آغاز کرد تا بگوید که میفهمد به چه شهری آمده و برایش احترام قائل است. او قطعه دوم را هم باز به احترام اصفهان و البته این بار برای ارامنه این شهر اجرا کرد و آنطور که از پستهای اینستاگرامی او پیدا است، نخستین جایی که بعد از رسیدن به اصفهان رفته، جلفا بوده است.
اما احتمالاً بسیاری از کسانی که میدانند سامان احتشامی کیست، او را ابتدا بهواسطه کلیپی که بهنام «شوخی با پیانو» معروف شده، میشناسند. شوخیهایی که در شب نخستین کنسرتش در اصفهان هم اجرا کرد و با آنکه شاید اکثر حضار قبلاً آن را شنیده یا دیده بودند، اما اجرای زنده آن برایشان چیز دیگری بود، پرشهای جهانی با آهنگهای همنتی که از غرب و شرق با دستان سامان احتشامی به هم پیوند میخوردند و قطعه «برای الیزه» بتهوون به آهنگ «عاشقی و عشق چیه، وفا کدومه» تبدیل میشد.
بعدازاین نمایش غربی- شرقی، احتشامی از ابراهیم فروزش، نوازنده تنبک خواست تا او را همراهی کند. این کنسرت، شاید از معدود اجراهایی باشد که در آن، پیانو و تنبک همنوازی میکردند و شاید اینکه نخستین ساز احتشامی، تنبک بوده، یکی از دلایل علاقه او به حضور این ساز در کنسرتهایش باشد.
پس از اجرای چند قطعه معروف ایرانی، یک ساز سوم هم اضافه شد. سازی که در نگاه نخست، شبیه اسباببازی است، اما آنطور که احتشامی گفت، با این ساز در بزرگترین تالارهای تهران کنسرت اجرا کرده و آنقدر مورد استقبال بوده که بر پایه همین ساز، یک آلبوم موسیقی منتشر کرده است. هر کس با «ملودیکا» آشنایی مختصری هم داشته باشد، میداند که با آن، نمیتوان ردیفها و دستگاههای ایرانی را نواخت، اما سامان احتشامی، قطعاتی را در دستگاههای «سهگاه» و «مخالف سهگاه» با ملودیکا اجرا کرد و توضیح داد که دوستی از شهر نمین تبریز پس از اجرای کنسرتهایش با ملودیکا تماس گرفته و گفته که میشود این ساز را باز کرد و آن را برای نواختن قطعات سنتی ایرانی کوک کرد.
اما ادای احترام به اساتید بزرگ موسیقی، چیزی بود که سامان احتشامی، بسیار به آن اهمیت میداد. او در میانه کنسرتش گفت که ۱۷ سال پیش، استاد همایون خرم دست او را گرفته و برای نخستین بار روی صحنه تالار وحدت برده است. برای همین هم وقتی از امیر رفعتی، خوانندهاش خواست که روی صحنه بیاید، چندین قطعه معروف از ساختههای استاد خرم را با این خواننده اجرا کرد.
البته اجرای بسیاری از این قطعات و بهخصوص قطعاتی که در دستگاه دشتی ساختهشده، با پیانوی کلاسیک سخت است و حتماً باید کوک پایه آن را تغییر داد، اما روی صحنه، یک پیانوی دیجیتال هم وجود داشت و به گفته سامان احتشامی، توسط یکی از دوستانش، مخصوص نواختن فواصل موسیقی ایرانی ساختهشده و کارش را راحت کرده بود. این پیانو که crawzer نام داشت، احتشامی را تا آخر کنسرت همراهی کرد و او دوباره برای ادای احترام به اساتید موسیقی اصفهان، ابتدا تصنیف «چرخ گردون» از علی تجویدی و سپس برداشت شخصیاش از چهارمضراب استاد شهناز را نواخت و برای قطعه آخر هم تصنیف «ز کوی بلاکشان» از استاد خرم را اجرا کرد.
اما حُسن ختام این کنسرت و شاید یکی از ابتکارات سامان احتشامی، عکس گرفتن با همه حضار در کنار پیانو بود. او قبل از اجرای قطعه آخر گفت که بالاخره میخواهد به آرزویش برسد و با همه طرفداران حاضر در کنسرتش، عکس یادگاری بیندازد و برای این کار هم در سالن بیرونی، دو پیانو تعبیهشده بود.
این کنسرت سامان احتشامی اگرچه در یک سئانس بیشتر نبود، اما موسیقی این شهر و جلفایش، دوباره او را به اصفهان خواهند کشاند.