كميسيون فرعي پيشگيري از تبعيض و محافظت از اقليتهاي سازمان ملل

گزيده هايي از گزارش سازمان ملل در خصوص نسل كشي 1985

پاراگراف 24 و نسل كشي ارمنيان(1)

جلسه سي و هشتم

5 - 30 آگوست 1985 ژنو، سوئيس

قطعنامه توسط آقاي لورين (Paul Laurin) از فدراسيون بين المللي حقوق بشر

 

نسل كشي از نظر قوانين بين المللي بدترين نوع جنايت مي باشد، و هر گونه تلاش براي مخفي نگه داشتن يا انكار آن بايد به عنوان نقض جدي حقوق بشر، سلب حق مردم در خصوص تاريخشان، حافظه تاريخيشان، آبرويشان و حقشان براي جبران معنوي در نظر گرفته شود.

سازمان من، كه در كميسيون حقوق بشر و همچنين كميسيون فرعي اعتراض خود را در خصوص حذف پاراگراف (2) در مورد نسل كشي ارمنيان توسط امپراطوري عثماني از گزارش قبلي را اعلام كرده است، از اشاره به اين موضوع در گزارش جديد توسط آقاي ويتيكر (Benjamin Whitaker) استقبال مي كند.

شواهد وقوع این قتل عام از اسناد متعدد ديپلماتيك كشورهاي مختلف، از جمله آلمان كه متحد تركيه در جنگ جهاني اول بود، بدست آمده است.

ماهيت اقدامات از پيش برنامه ريزي شده براي نابودي كليه ارمنياني كه در سرزمين تاريخي خود يا در ساير قلمرو امپراطوري عثماني زندگي مي كرده اند بطور واضح مستند شده است.

در سالهاي 1923 و 1926، سازمان من از جامعه ملل تقاضا كرد كه شرايطي فراهم آورد براي اينكه به ارمنياني كه از اين قتل عام جان به در برده بودند منطقه اي تخصيص داده شود و بدين صورت حيات ملي آنها را تضمين كند.

جناياتي كه در حق ارمنيان انجام شده بود با تعريف نسل كشي مندرج در كنوانسيون «پيشگيري و مجازات جرائم نسل كشي» مطابقت دارد.

از آنجا كه ارمنيان از حق خود بر تاريخشان محروم شده اند، كماكان به خاطر تراژدي كه در اوائل قرن بر آنان رخ داد رنج مي برند. سكوت جامعه بين المللي نيز بر اين مصائب و رنجها مي افزايد.

به رسميت شناختن حق مردم بر تاريخشان، همچون شناختن حقشان براي موجودیت مي باشد. اين مفهوم بايد بخشي از مفهوم كلي حقوق بشر و حقوق مردم باشد.

نسل كشي ارمنيان بخشي از وجدان جهاني و حافظه جمعي مي باشد. به رسميت شناختن وقوع نسل كشي پيش نياز اساسي جلوگيري از وقوع مجدد آن مي باشد. سازمان ملل بيش از هر چيز به دليل نسل كشي انجام گرفته در طول جنگ جهاني دوم عليه يهوديان و جمعيت کولی در اروپا به وجود آمد.

يكي از مهمترين وظايف سازمان ملل پيشگيري از نسل كشي، مخصوصا با ارجاع به جنايات انجام گرفته قبل از تشكيل اين سازمان مي باشد. پيشگيري وقوع نسل كشي بدون به رسميت شناختن موارد قبلي توسط جامعه بين المللي دشوار است.

جامعه بين المللي وظيفه دارد مقابل هر گونه تلاش براي تحريف تاريخ ايستادگي كند. آگاهي از واقعيات تاريخي شكل دهنده نسل كشي، كه چه در گذشته و چه اكنون موجب بي حرمتي جوامع مختلفي شده است، بايد به نسلهاي آينده منتقل گردد. بدين ترتيب موضع كساني كه وقوع چنين نسل كشيهايي را منكر مي شوند به كمك فراموشي جمعي تقويت نخواهد گرديد.

 

پاراگراف 24 (و پاورقي هاي آن) از گزارش «پيشگيري و مجازات نسل كشي»

از گزارش تهيه شده توسط آقاي بنجامين ويتيكر

آرنولد توينبي ([1] Arnold J. Toynbee: 1975-1889 تاریخ دان انگلیسی) توضيح مي دهد كه مشخصه بارز نسل كشي هاي قرن بيستم "اجرا در كمال خونسردي و تحت فرمان آگاهانه صاحبان قدرت سياسي مستبدانه مي باشد و مجريان نسل كشي از همه منابع سازماني و تكنولوژيكي روز براي اجراي نظام مند و كامل قتل عام مورد نظر خود استفاده كرده اند."

متاسفانه اعمال نازيها تنها مورد نسل كشي قرن بيستم نبوده است. در ميان نمونه هاي ديگري كه واجد شرايط عبارت "نسل كشي" مي باشند مي توان به كشتار هرروها (Hereros) توسط آلمان در سال 1904، قتل عام ارمنيان توسط امپراطوري عثماني در بين سالهاي 1915 و 1916 (3)، قتل عام يهوديان توسط اوكراين در 1919، كشتار هوتوها توسط توتسي ها در بوروندي در 1965 و 1972، قتل عام سرخ پوستان اَچه (Áche) توسط پاراگوئه در قبل از سال 1974، کشتار های کامبوج بین سالهای 1975 و 1978، و ... اشاره كرد.

آپارتايد بطور مجزا در پاراگرافهاي 43-46 مورد بررسي قرار كرفته است. شماري از موارد ديگر نيز ممكن است براي بررسي پيشنهاد شود. شايد اين واقعيت كه برخي از كشتار جمعي هولناك از لحاظ قانوني معادل نسل كشي قرار نمي گيرند خيلي سخت گيرانه به نظر برسد، ولي از طرفي ديگر تنزل دادن "نسل كشي" از طريق رقيق كردن تعريف آن زيان آورمي باشد.

 

(1) اين سند توسط انتشارات Heritage به مناسبت پنجاهمين سالگرد امضاء معاهده نسل كشي تهيه شده است. گرچه اين سند شامل متون رسمي سازمان ملل مي باشد، ولي جزو انتشارات اين سازمان به حساب نمي آيد. اين سند تكرار اسناد كليدي سازمان ملل و پاراگراف 24 گزارش سازمان ملل تهيه شده توسط بنجامين ويتيكر در 1985 مي باشد.

همچنين شامل بيانيه تهيه شده توسط پاول لاورين از فدراسيون بين المللي حقوق بشر مي باشد. پاراگراف 24 و پاورقي هاي مربوطه از گزارش تجديد نظر و بروز شده در مورد مسئله پيشگيري و مجازات جنايت نسل كشي تهيه شده توسط بنجامين ويتيكر، قتل عام ارمنيان در 1915 و 1916 را معادل نسل كشي در نظر گرفته است. اين گزارش با اكثريت 15 به 4 كارشناسان عضو كميسيون فرعي تصويب شد، و به اين ترتيب قتل عام ارمنيان در 1915-1916 به عنوان "نسل كشي" تشخيص داده شد.

 

(2) گزارش قبلی – پاراگراف 30- توسط گزارشگر رواندا در سال 1987 Nicoldem Ruhashyankiko  تهیه گردیده است

(3) بنابر برآوردهاي قابل استناد انجام شده توسط مراجع مستقل و شاهدان عيني حداقل يك ميليون نفر، و احتمالا بيش از نيمي از جمعيت ارمنيان، كشته شده يا وادار به پياده روي به سوی مرگ خود شده اند. اين ادعا مورد تاييد گزارشهاي آرشيوي ايلات متحده، آلمان و بريتانيا و همچنين ديپلماتهاي مقيم در امپراطوري عثماني، از جمله افراد وابسته به آلمان كه متحد عثماني بود، قرار گرفته است. به عنوان نمونه سفير وقت آلمان، ونگنهايم (Wangenheim)، در تاريخ 7 جولاي 1915 نوشته است: "حكومت واقعا پيگير هدف خود، نابودي نژاد ارمني در امپراطوري عثماني مي باشد." (آرشيو ويلهلم شتراسه Wilhelmstrasse ). اگرچه حكومت جانشين تركيه به برگزاري دادگاه براي تعدادي از مسئولين قتل عام كمك كرد و اين افراد گناهكار شناخته شدند، امروزه موضع رسمي تركيه اين است كه نسل كشي به وقوع نپيوسته است اگرچه قربانيان و آوارگان زيادي در طول جنگ وجود داشتند و هرگونه اسنادي كه خلاف اين را اثبات مي كنند جعلي مي باشند.

ترجمه از متن انگلیسی: آرمن سورنیان

 

منبع: تارنمای صدمین سالگرد نسل کشی ارمنیان متعلق به شورای خلیفه گری ارامنه تهران

www.genocidal.ir

 

-------------------

 

منبع: www.hoosk.net